اقتصاد مقاومتی که در ذات آن در حقیقت اقتصاد مردمی نهفته است پیشنهاد دهنده شیوه ی مدیریتی برای ایجاد زندگی بهتر در شرایط حال جامعه می باشد. اقتصادی که به تعبیر مقام معظم رهبری از آن به اقتصاد مقاومتی یاد شده است دارای جنبه های مختلف اجرایی می باشد که در سرلوحه اهداف این نوع از اقتصاد باید به قطع وابستگی به کالاهای خارجی و میراث شوم یکصد ساله یعنی نفت که باید از آن به عنوان ذخیره ای برای آیندگان در نظر گرفت، یاد کرد.
برای قطع وابستگی به اقتصاد دیگر دول جهان و ادعای استقلال در این امر نیاز به همت و پشتکار مردم کشورمان دارد. ایجاد فضای کسب و کار چه از طریق تعاونی ها و چه از سایر طرق مربوطه ، کاشت و برداشت محصولات به صورت خانگی و در سطح وسیع ، استفاده از محصولات داخلی و عدم التزام به مدگرایی و ایجاد صنایع دانش بنیان و رشد کار آفرینی و بسیار از روشهای دیگر که می تواند به ایجاد اقتصاد مقاومتی کمک کند اشاره کرد.
شاید در طول تاریخ بتوان نمونه های مختلفی از حرکت های جهادی مردم نام برد که ثمرات آن در آن دوره مشخص و قابل ملموس بوده است. نمونه آن را می توان در زنگانی شهید آیت الله نورالله نجفی اصفهانی و تاسیس شرکت اسلامیه در دوران مشروطیت نام برد.
یکی از نتایج مهم جنبش تنباکو که به مشروطیت متصل گردید، ایجاد شور و اشتیاق در بین مردم برای تاسیس کارخانجات و تولید داخلی و تقویت این فکر بود که جهت رفع وابستگی به بیگانگان، لازم است وسایل مورد نیاز جامعه ایران، در داخل کشور تولید شود.
در قرن نوزدهم بخش عمدهای از بازار ایران در اختیار کمپانیهای خارجی اعم از انگلیس و روسیه در آمده و این مسئله خصوصا در بخش پوشاک بیشتر نمود داشت. انواع قرار دادها و امتیازات اعطا شده به کشورهای غربی مخصوصا امتیاز برخی گمرکات وضعیت را بدتر کرده بود.
جرج کرزن سیاستمدار انگلیسی در دهه آخر قرن نوزدهم میگوید: «گذشته از اشیاء تجملی غربی که طبقات بالا به آن معتاد شدهاند، پوشاک همه طبقات جامعه، از مردان گرفته تا زنان، جملگی از غرب وارد میشود. ابریشم،ساتن و ماهوت برای طبقات اعیان و قماش نخی و پنبه ای برای همه طبقات. لباس یک روستائی ساده از منچستر یا مسکو میآید و نیلی را که همسر او بکار میبرد از بمبئی وارد میشود. در واقع از بالاترین تا پایین ترین مراتب اجتماعی بطور قطع وابسته و متکی به کالاهای غربی شده اند»
اوژن فلاندن باستان شناس فرانسوی که از اصفهان بازدید داشته است نیز در ۱۸۴۰ مینویسد: «از کارخانجات نساجی و اسلحه سازی و زربافت و مخمل ایران که روزگاری محصولات آن به تمام مشرق زمین صادر میشد، خبری نیست و همه نابود شده اند. محصولات ایران از بین رفته و بویژه همجواری با انگلستان نتیجه شومی بخشیدهاست. زیرا مقدار زیادی محصول را به بهایی بسیار نازلتر از آنچه در خود ایران ساخته میشود در بازارهای ایران بفروش میرسانند»
در چنین وضعیتی اندیشه تولید داخلی ابتدا در محافل مذهبی و تجار در اصفهان ایجاد شد. احمد مجدالاسلام کرمانی به یاری سید جمال واعظ و ملکالمتکلمین و میرزا علی جناب، انجمنی به نام «انجمن شرقی» تشکیل دادند که هدفش رفع احتیاج از کالاهای خارجی بود. همچنین قرار شد در ماه رمضان روحانیون و مراجع در مساجد مردم را به خرید کالاهای داخلی و تحریم کالاهای خارجی ترغیب کنند و گروه دیگر نیز مقدمات راه اندازی کارخانه را فراهم آورند بزودی هر دو کار صورت گرفته و کارخانه تولید منسوجات با نام کارخانه اسلامیه در شرف تاسیس قرار گرفت.
آیتالله نورالله نجفی اصفهانی طی یک اقدام بدیع در اواسط جمادی الاول ۱۳۲۴ و در آستانه مهاجرت علمای تهران به قم (مهاجرت کبری)، به همراهی ۱۳نفر از علمای طراز اول اصفهاناز جمله آقا نجفی اصفهانی، آیت الله محمد حسین فشارکی، ابوالقاسم دهکردی، شیخ مرتضی ریزی، میرزا محمد تقی مدرس، سید محمد باقر بروجردی، میرزا محمد مهدی جویباره ای، میرزا ابوالقاسم زنجانی، آقامحمدجواد قزوینی و رکنالملک شیرازی موارد زیر را متعهد شدند:
این خدام شریعت مطهره با همراهی جناب رکنالملک، متعهد و ملتزم شرعی شدهایم که مهماامکن بعد ذلک تخلف ننماییم، فعلا ۵ فقرهاست:
اولاً: قبالجات و احکام شرعیه از شنبه به بعد روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمینویسیم. قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد، امضا نمینماییم. حرام نیست کاغذ غیر ایرانی و کسی را مانع نمیشویم؛ ماها به این روش متعهدیم.
ثانیا: کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچه های دیگر ایرانی باشد، متعهد شدهایم برآن میت، ماها نماز نخوانیم. دیگری را برای اقامه صلوه بر آن میت بخواهند ماها را معاف دارند.
ثالثا: ملبوس مردانه جدید، که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده میشود، قرار دادیم مهما امکن، هر چه بدلی در ایران یافت میشود، لباس خودمان را از آن منسوخ نماییم و منسوخ غیرایرانی را نپوشیم و احتیاط نمیکنیم و حرام نمیدانیم لباسهای غیرایرانی را، اما ماها ملتزم شدهایم حتیالمقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را از منسوج ایرانی بنماییم. تابعین ماها نیز کذلک و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد. آنچه از سابق پوشیده و داریم و دوخته، ممنوع نیست استعمال آن.
رابعا: مهمانیها بعد ذلک ولو اعیانی باشد، چه عامه، چه خاصه، باید مختصر باشد یک پلو و یک خورش و یک افشره. اگر زاید بر این کسی تکلف دهد، ماها را به محضر خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش مهمانی مینماییم. هر چه کمتر و مختصرتر از این تکلف کردند، موجب مزید امتنان ماها خواهد بود.
خامسا: وافوری اهل وافور را احترام نمیکنیم و به منزل او نمیرویم زیرا که آیات باهره:«إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ» «وَلا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» «وَلا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَه» و حدیث «لاضرر و لاضرار» ضرر مالی و جانی و عمری و نسلی و دینی و عرضی و شغلی آن محسوس و مسری است و خانوادهها و ممالک را به باد داده. بعد از این هر که را فهمیدیم وافوری، بهنظر توهین و خفت مینگریم.
شرکت اسلامیه در ابتدا یک کرور تومان سهام که به ۵۰ هزار سهم ۱۰تومانی تقسیم شده بود، آماده کرد و به زودی ۱۵۰هزار تومان سرمایه اولیه در شرکت گرد آمد. اتباع خارجی از خرید سهام این شرکت منع شده بودند.
به تدریج حوزه عمل خود را به سایر شهرها و سپس به کشورهای خارجی گسترش میدهد. تولیداتش همه جا حضور و گسترش یافته و تولیداتش در داخل و خارج ایران فروخته شده و شعباتی همچون «اسلامیه تهران» و «اسلامیه کاشان» نیز تاسیس میگردد. حاجی امینالضرب رییس کل شرکت اسلامیه طهران مهندسی اروپایی بنام «موسیو بوتن» را برای گسترش تجهیزات شرکت به اصفهان اعزام میکند. زینالعابدین تقییف نیز نماینده شرکت در باکو بوده است.
گزارش روزنامههای آنزمان حاکی از سود دهی شرکت بودهاست. روزنامه حبل المتین در این باره مینویسد: «معلوم و محقق شدهاست، که در این مدت قلیله این شرکت سود معتنابه و منفعت قابلی به شرکاء بخشیدهاست. بنابراین هر کس از تبعة ایران که در آن مملکت میل به دخول در این شرکت مقدسه داشته باشد، البته پس از آگاهی از این مراتب به هر میزان و هر چند سهم طالب شرکت باشد، ممکن خواهد بود به توسط جناب اجل عالی بلیط اسهام برای ایشان از اداره شرکت محترمه به خارج فرستاده خواهد شد.
در سلخ ذی الحجة ۱۳۱۷ محاسبات گذشته آن را صاف نمودیم و از قرار صدی بیست و هفت، منافع سالیانه به شرکاء محترم پرداخته شد»
یکی از نشریات انگلیس هم در واکنش به تاسیس این شرکت نوشت:
«معلوم میشود ایرانیان اندک اندک از خواب غفلت بیدار شده و قدر و اهمیت تجارت خاصه تجارت شرکت را نیکو دانسته و چیزی که در این شرکت اهمیت دارد این است که علمای این ملت در آن شرکت دارند و مشوق اند و اگر این شرکت معتبر شود سکته بزرگی به تجارت انگلیس در اصفهان بلکه در خلیج فارس وارد آید و باید تجار، نوعی رفتار کنند که در آینده بازار تجارت شان از رونق نیفتند و الّا بزودی باید منتظر خبر بود که بازار تجارت ما در اصفهان بسته شود.»
بازتاب تاسیس این شرکت حتی در مطبوعات چاپ مصر نیز دیده شد.
آنچه خواندیم تنها یک نمونه از شوق مردم در کار و تلاش برای عدم وابستگی به منسوجات و لوازم خارجی بوده است.