شعبان ماه رسول عشق در هیاهوی مستی رجب فرا می رسد و روز روز عید ، یکی پس از دیگری سپری می شوند اما اوج آن که به نیمه شعبان می رسد اوج عشق پارسی مردان و زنان این خاک بالا می گیرد و در شور و شادی خویش به همدیگر نقل ونبات می پاشند. ای راست مرد وحدت عشق، ای حاکم عدل گستر گیتی، ای که گرمای وجودت گرمی ماست، ای که حضورت حلاوت روزگار ماست،ای که نگاهت پر نفوذتر از هر نگاهی است،ظهورت را با دستان کوچکمان و چشمان خیسمان در برابر ذات اقدس الهی طلب می کنیم و شیرینی حضور آشکارت را از او می خواهیم.
هر جمعه که رسد / غسل کنان در پی اویم /انتظار کشم تا که او را بیابم
هنوز هم لاله های لاله زار برایت دست تکان می دهند و چشم به راه تویند و هنوز هم سرخی چشمانشان از فرط اشکان شبنم گونه شان پیداست
هنوز هم شالی های شالیزار برایت دست تکان می دهند و به سبزی امید خویش می بالند.
و هنوز هم آفتابگردانهای رو به خورشید دشت ناز، هر روز چشم به انتظار طلوع تو یند که تا از پشت ابرهای سنگین چشممان بیرون بیایی و نور وجود تو را حس کنیم.
1173 سال است که مردی منتظر 313 یار است چرا ما یار او نباشیم....
یا اباالحسن، یا مولا ادرکنی