Instagram Instagram

باران سلامت می کند

دوست دارم من باشم و

یک روز سرد ِ بارانی

خدایی هم باشد

و هوایی آغشته

به اشک های آسمانی

در دیاری از سرسبزی و دلداده ی علوی

زیر باران روم

در کنار نازنین مردمانم

بدون هیچ چتر و بارانی!!!

هر چه باشی

چه خوب، چه بد

باران با نوای نمناکش

سلامت می کند!!!

*** *** ***

پی نوشت: این شعر محصول مشترکی بین اینجانب و یکی از دوستان شاعر توانمند کشورم، مهندس حمید مظلومی عزیز هست. که اگر او یاری ام نمی کرد نمی توانستم این ایده را در قالب شعر به نگارش در بیاورم.

درباره آنچه که می نگارم
مشترک وبگاه سلیم النفس شوید

    آدرس ایمیل خودتان را بگذارید تا آخرین مطالب «سلیم النفس» به صورت خودکار برایتان ایمیل شود.

نـوا و نـما

به مناسبت دوازدهمین سالگرد درگذشت مرحوم مهندس سید مسیح سلیم بهرامی نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی

کلیپ شماره یک

کلیپ شماره دو


نماینده مردم شهرستان ساری و میاندرود در دوره ششم مجلس شورای اسلامی

کلیک نمایید

آرشیو تاریخی

۴ مطلب با موضوع «مطالعه نوشت :: کتاب» ثبت شده است

ارتباطات در بین انسان ها بالاخص بین فرد با شخص دیگر، زمانی موثر بوده و به نقطه پایدار خواهد رسید که دو طرف به اندیشه و تفکرات و طرز نگرش ها در مبانی و شیوه های عملی همدیگر واقف باشند و به مدد همین اطلاعات دو طرف به هم افزایی و همچنین سعی در به تقریب رساندن آرای خویش می پردازند. این امر زمانی میسر می شود که این مفاهیم به مدد واژگان دست ساخته ی بشری در قالب سخن، کتاب، مقاله و ... منجر به روابط دوسویه گردد.

تمام این بحث ها، فتح بابی شد برای هدف اینجانب در جهت آشنایی بهتر شخصیتی که زمامداری امور اجرایی زندگی رایج مردم کشورم را به مدت چهار سال در دستان او قرار گرفته است. هر چند این گونه بحث ها بهتر است در قبل از انتخابات به آن پرداخته شود، لکن شناخت بعد از انتخابات هم لطف خاص خودش را دارد که هیچ لذتی بالاتر از آن نیست! و به قول مثل معروف ایرانی «ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه هست».

به لطف خدا توانستم چند کتابی را در شهر کتاب ساری به قلم رئیس جمهور کشورم، دکتر حسن فریدون روحانی بیابم. کثرت در تالیفات، جامعیت و تنوع در موضوعات روز جامعه، نکات قابل توجهی بود که در بررسی به آنها دست پیدا کرده ام که نمونه هایی از آنها را می توانید در سایت مرکز تحقیقات استراتژیک مشاهده کنید.

اما مطابق با سلیقه و هدفی که برای خودم در نظر گرفته ام، کتاب «امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران» را برای شروع انتخاب کرده ام و همواره معتقدم که در بین مسلمانان و بالاخص شیعیان و علی الخصوص ما ایرانی ها علم اقتصاد بسیار مظلوم واقع شده است و باید این علم را به مانند سایر علوم از پایه در مراکز آموزشیمان تدریس کنیم و به فرزندانمان با زبان کودکانه شان، مبانی اقتصاد را بیاموزیم تا آنان بتوانند آینده ای خوب برای خودشان و سایر همنوعانشان ترسیم و تدوین کنند. 

کتاب «امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران» که به قلم دکتر حسن روحانی به نگارش در آمده و به واسطه همکاری گروهی متشکل از محمد باقر نوبخت، محمد نهاوندیان ، محمد حسین ملایری و اکبر ترکان در مرکز تحقیقات استراتژیک مورد انتشار قرار گرفته که امروزه هر یک از آنان، خود بر مسند اجرایی کشور تکیه زده و می توان با مطالعه و بررسی دقیق این کتاب به نگاه و نگرش راهبردیشان در اجرای مبانی اقتصادیِ چهار سالِ آینده ایران به خوبی با آن آشنا شد. موضوعات مطرح شده در این کتاب از جامعیت خوبی برخوردار بوده که نشان از اهمیت والا و بالای جایگاه مسئولیت امنیت ملی در کشور را دارد. موضوعاتی از جمله مسائل زیست محیطی،تهدیدها و ضرورت های زلزله، آب، فرسایش خاک، عوامل توسعه طلبی، امنیت غذایی، حمل و نقل و نگرش جهانی شدن و تاثیرات آن بر امنیت ملی و بالاخص نظام اقتصادی کشور، به خوبی مورد بررسی قرار گرفته است.

فعلاً اگر مجالی باشد و زمان با من همیار شود، قصد مطالعه این کتاب، در این شب های سرد و بلند و بارانیِ زمستان را دارم.

*** ***** ***** ***** ***

پس نوشت:

اول اینکه: سعی می کنم، بخش هایی از این کتاب که دارای نکات قابل توجه و یا اینکه نقد و بررسی بیشتری نیاز داشته باشد را با شما در میان بگذارم. هر چند امیدوارم زمان به من اندک مجالی بدهد.

دوم، فصل الخطابم: به باراک جان! است، این کودک بازیگوش آمریکایی که انگار از اجداد سلفش هنوز عبرت نگرفته و مدام سراغ از تاسیسات صلح آمیز هسته ایمان را می گیرد. به ایشان به قوت عرض می کنم: اگر می خواهی پیچ و مهره ای را برای خودت بگیری و با آنها بازی کنی از تاسیسات هسته ای مخوف و خطر آفرین هم پیاله و هم پیمان نامشروعت، رژیم نحس و نجس صهیونیستی ات مایه بزار و از آنان بخواه تا حکم رعیتی خویش را برایت به اثبات برسانند و از سر تحفه، چند پیچ و مهره ای از تاسیسات هسته ایِ دیمونای خودشان را به دستت برسانند تا سرگرم بازی های کودکانه ات شوی، والا ما به تو و دولت متبوعت با توجه به عملکرد سیاهت هیچ گاه اعتماد نخواهیم داشت.

ضمناً آن شعری که اول سال نو برای ما ایرانی ها از حافظ خواندی رو هیچ وقت فراموش نکن [درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد/ نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آردبه توصیه هایی که کردم هم خوب عمل کن، باراک جان!

سوم: کوین برت، عضو کمیته تحقیق علمی درباره واقعه یازده سبتامبر(SPINE) در واکنش به محکومیت بمب گذاری های بوستون آمریکا از سوی رهبر معظم انقلاب می گوبد: «هر روز آمریکایی‌های بیشتری به این نتیجه می رسند که آنچه که رهبر عالی ایران می گوید بسیار واقع گرایانه تر و صادقانه تر از آن چیزی است که آنها از رهبران خود در آمریکا می شنوند.»

و چهارم، حرف رهبری:

 ما دولت ایالات متّحده‌ى آمریکا را دولتى غیرقابل اعتماد میدانیم؛ دولتى خودبرتربین، دولتى غیرمنطقى و عهدشکن، دولتى سخت در پنجه‌ى تصرّف و اقتدار شبکه‌ى صهیونیسم بین‌المللى - که به‌خاطر رعایت خواسته‌ها و منافع نامشروع شبکه‌ى صهیونیستى بین‌المللى مجبورند با رژیم غاصب و جعلى اشغال‌کننده‌ى فلسطین مماشات کنند، در مقابل او نرمش نشان بدهند؛ اسمش را میگذارند منافع آمریکا، در حالى که بکلّى منافع ملّى آمریکا با آنچه امروز اینها در حمایت از [آن‌] رژیم جعلى انجام میدهند، منافات دارد؛ از همه‌ى دنیا دولت ایالات متّحده‌ى آمریکا باج میگیرد و به رژیم جعلى صهیونیستى باج میدهد؛ این حقایق را ما داریم مشاهده میکنیم - به دولت آمریکا اعتمادى نداریم، به مسئولین خودمان اعتماد داریم، خوشبین هستیم، از آنها میخواهیم که با دقّت، با ملاحظه‌ى همه‌ى جوانب گامها را درست بردارند، محکم بردارند، منافع ملّى را یک لحظه به فراموشى نسپرند. [۱۳۹۲/۰۷/۱۳]

۰دیدگاه ۲۳ آذر ۹۲ ، ۲۰:۲۸
سلیم النفس

مدتی هست که کتابی، پرکننده اوقات کم و بیش فارغ من شده است. کتابی که از پشتوانه قوی اطلاعاتی و تحقیقاتی خوبی شامل می شود و نیز توانسته نظر بسیاری از کتابخوانهای حرفه ای سطح کشور را به خود جلب کند. نثر زیبا و روان آن و استفاده از تکنیک های خاص برای همراه کردن خواننده با خود را می توان از نکات ویژه آن نام برد. کتاب که نامش «جاده جنگ» از انتشارات سوره مهر (وابسته به حوزه هنری) به قلم آقای منصور انوری در قالب رمان به نگارش در آمده است روایتگر دوران سخت و رنج جنگ جهانی دوم به بعد برای مردم ایران بوده است.

داستان رمان «جاده جنگ» از روز سوم شهریور 1320 و ماجرای هجوم روس‌ها به کشور از شمال شرقی خراسان به ایران و اشغال کشور توسط متفقین آغاز می‌شود و با پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به اتمام می‌‌رسد. این رمان واقعه 15 خرداد 1342 و فعالیت‌ مبارزاتی گروه‌های اسلامی، تظاهرات مردمی، پیروزی انقلاب اسلامی، خرابکاری‌ گروهکهای ضد انقلاب در کردستان و جنگ 8 ساله عراق علیه ایران را به تصویر می‌کشد.

۰دیدگاه ۲۶ اسفند ۹۱ ، ۱۱:۳۴
سلیم النفس

چند روزی بود که کتاب "شاه بی شین" ، محمد کاظم مزینانی را مطالعه می کردم. این کتاب روایتگر دوران آغاز و پایان و صعود و سقوط حکومت پهلوی را نشان می دهد و با نگاهی مستقلانه و با نثری روان و سلیس و استعارگونه به نقل آن دوران می پردازد.

کتابی فوق العاده زیبا از حیث نگارش برای مطالعه بود و جا دارد هر کس این کتاب را تهیه و بخواند.

الحق و الانصاف نویسنده کتاب به طرز زیبا و شگفت انگیز و نثر استعار گونه اش و با پرداختن به جزئیات بصری به روایت تاریخ پادشاهی پرداخته، که آه این شاه، عبرتی است برای تک تک انسانها ، فرقی نمی کند عمله و بنا باشد و یا تاجر و پادشاه.

قسمتهای زیبا این کتاب را با هم می خوانیم:

-[این مطلب همسر رضا شاه پهلوی می گوید] روزی که رضا شاه مرا از اندرون برداشتند و بدون حجاب با خود به دانشسرای عالی بردند در بین راه، در اتومبیل به من می گفتند:"من امروز مرگ را بر این زندگی ترجیح می دادم که زنم را سربرهنه پیش اغیار ببرم، ولی چه کنم؟ کاری است که برای کشور لازم است وگرنه مار را وحشی و عقب مانده می دانند."

-[نویسنده از نگاه محمد رضا شاه به روایتگری دوران سخت آوارگی می پردازد] دورباره این سوال لعنتی گریبانت را می گیرد. ارزشش را دارد که دوباره بختت را آزمایش کنی. از همه جا بهتر آمریکاست. بچه ها و بیشتر افراد خانواده‌ات در آنجا اقامت دارند. ولی از کجا معلوم که کسی در آن کشور به تو روی خوش نشان بدهد؟ اگر بدانی که سفیر آمریکا در تهران ، چه پیامی را به رمز برای رئیس جمهورش مخابره کرده، برای همیشه قید رفتن به آنجا را خواهی زد:

« بلافاصله بعد از اینکه شاه به خاک کشور ما پا بگذارد، باید کارمندان سفارت خود در تهران را با تابوت هایی از چوب صنوبر به آمریکا بفرستیم».

همواره باید این نکته را به خود گوشزد نمود که ظلم همیشه پایدار نخواهد ماند و به تحقیق روزی ظالم به ظلمی که در حق مظلوم روا داشته گرفتار خواهد شد.

پی نوشت: این کتاب رو حتما بخرید مال انتشارات سوره مهره و ارزش خواندن داره ... اتفاقا به یکی از دوستان گفتم، رفت خرید هی داره ازش تعریف می کنه!

بازتاب: عدالت پرس

۲دیدگاه ۱۲ مهر ۹۱ ، ۱۱:۳۱
سلیم النفس

سی و یکم شهریور ماه، یادآور روز آغاز قصه ی تلخ جنگ و آغازی برای دفاعی مقدس از سرزمینی که می خواست به دست نا اهلانش بیفتد و روزگار حقارت و بی عزتی را برایمان به ارمغان بیاورد.

من از نسلی هستم که آن روزگار نه به دو چشم خویش دیده و نه سر سوزنی آنرا درک کرده ام. شاید سالهای پس از جنگ را بقدر کفایت، حسی نسبت به آن داشته باشم ولیکن جنگ را تنها در قاب روایت می شناسم.

به نظرم این روزها، بهترین زمان برای مطالعه ی کتابهای مربوط به حوزه ی ادبیات مقاومت است تا بتواند آن حس و حالها و فضاهای زیبا و صمیمی آن برهه ی تاریخی را به نسل حاضر منتقل کند. از چند وقت پیش به دنبال مجالی برای مطالعه کتاب معروف اوایل امسال بودم . کتابی که در نگاه رهبر معظم انقلاب از آن به شکلی زیبا یاد شده است:

« این نیز یکی از زیباترین نقاشیهای صفحه‌ی پُرکار و اعجاز گونه‌ی هشت سال دفاع مقدس است. هم راوی و هم نویسنده حقاً در هنرمندی، سنگ تمام گذاشته‌اند. آمیختگی این خاطرات به طنز و شیرین‌زبانی که از قریحه‌ی ذاتی راوی برخاسته و با هنرمندی و نازک‌اندیشیِ نویسنده، به خوبی و پختگی در متن جا گرفته است، و نیز صراحت و جرأت راوی در بیان گوشه‌هائی که عادتاً در بیان خاطره‌ها نگفته میماند، از ویژگیهای برجسته‌ی این کتاب است. تنها نقصی که به نظر رسید نپرداختن به نقش فداکارانه‌ی همسری است که تلخی‌ها و دشواریهای زندگی با رزمنده‌ئی یکدنده و مجروح و شلوغ را به جان خریده و داوطلبانه همراهی دشوار و البته پر اَجر با او را پذیرفته است.

ساعات خوش و با صفائی را در مقاطع پیش از خواب با این کتاب گذراندم والحمدلله   90/10/20»

این چند روز فرصتی برایم مهیا شد تا برای تهیه کتاب «نورالدین پسر ایران» به شهر کتاب ساری بروم. شهر کتاب مملو از قفسه های مختلفی از کتابهای رمان و تاریخ و ادبیات کلاسیک و روانشناسی و ... بود اما تنها قفسه ای که من به دنبال آن می گشتم قفسه ادبیات مقاومت و یا حتی ادبیات دفاع مقدس بود. اما هر چه گشتم نیافتم. از متصدی سوال کردم که قفسه مربوط به ادبیات مقاومت کجاست؟

او با کمی تعجب در صورتم زل زد و گفت:"چه کتابی می خواهید؟" من هم بی معطلی نام کتاب «نورالدین پسر ایران» را گفتم. او هم مرا به گوشه ای برد و روی میز که دو جلد از این کتاب و دو جلد هم از کتاب دا بود به من نشان داد. واقعا مظلومیت این نوع کتابها را باید اینجا دید آن هم وسط شهر فرهنگ، نه شهر فرنگ! بگذریم، کتاب را به 9500 تومان تهیه کردم.

چند روزی است که به صورت پاره وقت مشغول خواندن آن هستم. این کتاب عالمی دیگر از آن روزها را روایت می کند. اصرار جوانی به نام سید نورالدین عافی برای رهسپار شدن بسوی دفاعی سخت و مقدس از مرزو بوم خویش کمی برایم باورش غیر ممکن می سازد. جوانی که در سن 18 سالگی به درجه ی جانبازی 70 درصد می رسد و با وجود آنکه صورت زیبایش را از دست می دهد و وضعیت جسمانی ترکش خورده اش، نابسامان است و با این همه درد از زخم های گذشته، ناشی از حضور در جبهه های حق علیه باطل باز عزمش را جزم می کند و خود را برای حضور در جبهه های جنوب و انجام عملیات های سخت و طاقت فرسا آماده می سازد که هضم این واقعیات را برایم مشکل می کند.

نورالدین پسر خطه ی آذربایجان غیور، همان کسی است که دنیایش را با اخلاص و خلاصی از امیال دنی دنیای فانی، سپری می کند و آخرتش را با صبر و تحمل عظیمش، برای خود بیمه می سازد .

من و نورالدین با تمام پسران ایران زمین به پاسداری از مرز و بوم خویش افتخاری مضاعف می کنیم و به چشم چرانی های اجانب به این کشور، روی خوشی نشان نخواهیم داد و با غیظ فراوان آنان را از این سرزمین دور خواهیم ساخت و مطابق کلام حضرت حق " مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ" را سر بند خویش قرار خواهیم داد.

آری من و نورالدین با تمام پسرای ایران زمین، امروز به خود می بالیم...

۱دیدگاه ۲۹ شهریور ۹۱ ، ۰۹:۴۱
سلیم النفس

پیشنـهاد سـلیم النفس!

پدر...

مسیح عشق و جوانمردی

نوروز با عطر گل یاس

یک جامانده از اربعین

ما آمده ایم!

فدای چشمان گریان مادر شهید گمنام

سید مسیح در اوج به اوج آسمان ها رفت

سفر به انتهای صفر

نلسون ماندلا | Nelson Mandela

بلندترین شب تاریخ

امنیت ما در نگاه اقتصادی آقای رئیس جمهور

باران سلامت می کند

محرم در تکرار معنا پیدا می کند

میم مثل مادر، میم مثل مرضیه زهرا (س)

آقای اوباما! به فال حافظ عمل بنما!

جاده جنگ

نوروز نامه

نماینده ای که چپ و راست او را سلیم النفس می دانستند!

مرد روزهای خاکستری! تو را دوست داریم!

نینوا با نام حسین (ع) کرب بلا گشت

راستش را بگو

آیا من در میدان مبارزه، همان مهره سرباز در صفحه ی شطرنجم؟

شاه بی شین

آنقدر در خورشید زل بزنید تا چشمانتان بسوزد!

اقتصاد مقاومتی حتی در دوران مشروطیت

نماینده ساری: خیابان های ساری مال زمان ارابه وگاری بود!

به نام جوانگرایی ، به کام بازنشستگان

خرداد، آغازگر تفکر سلیم بهرامیست!

تفاخر فرهنگی یا اجبار فرهنگی ، مسئله اینست؟

حقانیت اسلام

بیایید یک هفته، بطور آزمایشی به این حدیث عمل کنیم!

به خدا مادرم، حضرت زهرا(س) را از این خطبه شناختم!

در سال « تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» ، به چه مواردی توجه کنیم؟

من شخصا اعلام می کنم به این فرد در انتخابات رای نمی دهم !

چرا سلمان رشدی باید بمیرد؟

مسیحای عشق و جوانمردی

ای دو سه تا کوچه زما دورتر ، ای شهیدان زنده ، سلام

سید مسیح تو را نماد چه بخوانم؟

سید مسیح

مهندس سید مسیح سلیم بهرامی

سلیم بهرام برفی

تمام مطالب نوشته شده در سلیم النفس، مختص به این سایت بوده و هرگونه باز انتشار آنها فقط با کسب اجازه و ذکر منبع و درج لینک بلا مانع است.
Copyright 2007-2013,Website and Publishing Rights Reserved By Salimonafs.IR ©