Instagram Instagram

باران سلامت می کند

دوست دارم من باشم و

یک روز سرد ِ بارانی

خدایی هم باشد

و هوایی آغشته

به اشک های آسمانی

در دیاری از سرسبزی و دلداده ی علوی

زیر باران روم

در کنار نازنین مردمانم

بدون هیچ چتر و بارانی!!!

هر چه باشی

چه خوب، چه بد

باران با نوای نمناکش

سلامت می کند!!!

*** *** ***

پی نوشت: این شعر محصول مشترکی بین اینجانب و یکی از دوستان شاعر توانمند کشورم، مهندس حمید مظلومی عزیز هست. که اگر او یاری ام نمی کرد نمی توانستم این ایده را در قالب شعر به نگارش در بیاورم.

درباره آنچه که می نگارم
مشترک وبگاه سلیم النفس شوید

    آدرس ایمیل خودتان را بگذارید تا آخرین مطالب «سلیم النفس» به صورت خودکار برایتان ایمیل شود.

نـوا و نـما

به مناسبت دوازدهمین سالگرد درگذشت مرحوم مهندس سید مسیح سلیم بهرامی نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی

کلیپ شماره یک

کلیپ شماره دو


نماینده مردم شهرستان ساری و میاندرود در دوره ششم مجلس شورای اسلامی

کلیک نمایید

آرشیو تاریخی

۵ مطلب در آبان ۱۳۸۷ ثبت شده است

گوشه ای می نشینم، چشمه ای از اشکهایم را می جوشانم

که نمیدانم به کدام گناهی است که مرا نشد لیاقت زیارت تو در این سال

یا امام رضا، تو خود مرا می دیدی که سالیانی بود به رسم محبت به تو و خاندان پاک ومطهرت رهسپار دیار تو می گشتم و حجم را در صحن و سرای تو انجام میدادم.

اما چه شد، و بر چه گناهی است که مرا نشد در این سال که بیایم به پایبوسی در حرم ملکوتی ات.

هنوز قد ام اجازه نمی دهد که دستانم به خرماهای معرفت نخلستان عشق و محبت تو برسد. کمکم کن تا مرا هم نصیبی از این خرما باشد.

یا امام رضا، ای کسی که غریبی تو در این سالها برایم قریب شده

یا امام رضا از تو طلبی دارم که در این شبهای مبارک، شفا بده هر آنکس که به نام تو زنده گشت و هر آنکس که زیارتت را امید دارد.           آمین یا رب العالمین.

ودعای دوست وبلاگی ام را زمزمه میکنم.

یا رب الرضا بحق الرضا اشفع صدر الرضا به ظهور المهدی

۲دیدگاه ۲۰ آبان ۸۷ ، ۱۸:۰۶
سلیم النفس

طبق خبرهای رسیده،رئیس جمهور کشومان جناب آقای احمدی نژاد چهارشنبه مهمان مازنیها خواهد بود.اولا به همان زبان مازنی خودمان خوش آمد می گوییم: خوش بییمونی جناب دکتر احمدی نژاد... ثانیا انشاء الله این سفر، سفری پربرکت برای مازنیهای این مرز بوم باشد.هر چند حرفهای بسیاری برای مازندران وجود دارد و همچنین ظرفیت هایی که در صورت توجه به آن، به یقین مازندران را در سطح کلان استانهایی همچون اصفهان و فارس و... در خواهد آورد.ظرفیتهایی که در مبحث گردشگری در این استان وجود دارد به یقین می تواند یکی از پایه های قدرتمند ارزی کشور و استان شود چرا که سالانه به طور میانگین بیش از 10 میلیون گردشگر از این استان سرسبز و مهمان نواز بازدید می کنند که در صورت عدم توجه زیانهای جبران ناپذیری به بار خواهد آورد. در حالی که اگر امکانات گردشگری این استان افزایش بیابد خود به خود می تواند یک منبع در آمدزایی و همچنین یک نوع اشتغال زایی و در کنار آن تولید و صادرات محصولات و صنایع دستی برای مازندران به بار خواهد آورد. مازندران بدلیل قشر سرسبز گیاهی و همچنین وجود نعمتی همچون دریا و چشمه های جوشان، ایجاد کارخانه هایی متناسب با این شرایط را می پذیرد و همچنین وجود تعداد کمی از صنایع تبدیلی در این استان، این استان بر خود میداند که صنایع تبدیلی بیشتری در مازندران تاسیس بشود که بتواند محصولاتی همچون مرکبات و... را به نحو احسن به محصولات مرتبط با آن تبدیل نماید.

مازندران مهد فرهنگ و هنر و شیعه گری است. همانطور روز ۲۵ رمضان المبارک سال ۲۵۰ هجری قمری برابر با ۱۴ آبان ۲۴۳ هجری شمسی که سرآغاز بیعت مردم مازندران با حسن بن زید علوی بنیانگذار اولین حکومت شیعی علوی در جهان بوده و به جهت نقش مذهب تشیع در فرهنگ مازندران و ارادت عمیق ، ‌خالصانه و تاریخی مازندران به ائمه اطهار، ‌این روز به عنوان روز مازندران با شعار " مازندران دیار سبز علویان " پیشنهاد و به تصویب رسیده ، شایسته است که مشکلات فرهنگی این استان سامان بگیرد.در آخر باید گفت که جناب آقای رئیس جمهور ظرفیتهای مازندران را به خوبی بیابید و آنها را به فرصتهای مفیدی برای اهالی این استان تبدیل بفرمایید و امید آنست که با تذکرهای جنابعالی به مسئولان امر در به پایان رساندن پروژه ها در موعد مقرر، راه توسعه استان را هموار نمایند.

۰دیدگاه ۲۰ آبان ۸۷ ، ۱۲:۰۹
سلیم النفس

ساعت حدود 3 بود که به دانشگاه علوم پزشکی، محل سخرانی دکتر جوادی فرد، یکی از دانشجویان پیرو خط امام که در حادثه 13 آبان شرکت داشتتند رسیدم. همایشی با عنوان " شکست هیمنه" که برای ورود به سالن ابتدا باید از روی پرچم آمریکا که بر روی زمین پخش شده بود رد می شدی.ما هم پاهایمان را مغرورانه و محکم بر آن مالیدیم و وارد سالن شدیم. فضای سالن آرام و تمام دانشجویان ، گوش به حرفهای او می دادند و حتی اگر می توانستند دو گوش دیگر هم قرض می کردند، چرا که شیوایی و تازگی سخن او برای دانشجویان پیدا بود.او از آن روزهای سخت می گفت، از تسخیر، از دولت بازرگان، از 444روز مبارزه، از پیروی خط امام و حمایت امام از آنها، از فضای دانشجویی و از....

او می گفت یکی از دلایلی که ما به سفارت آمریکا حمله کردیم این بود که می خواستیم انزجار خودمان را از ورود شاه به آمریکا به جهانیان نشان دهیم چرا که با این عمل می توانستیم تمام رسانه های دنیا را روی این قضیه متمرکز کنیم.

هر چند او می گفت: محمد رضا شاه برای کارتر یک مهره ی سوخته بود و از طرفی امام خمینی (ره) طی بیانیه اعلام کرده بود که هر کشوری که به شاه پناه دهد دشمن ایران خواهد بود. از طرف دیگر آمریکا خود از نخستین کشورهایی بوده که از انقلاب ایران اعلام حمایت کرده بود و کسینجر ، کارتر را مورد سرزنش قرار می داد و همواره می گفت: پناه ندادن به شاه باعث بی اعتمادی پادشاهان منطقه نسبت به آمریکا می شود. آمریکا در ابتدا برای حفظ منافع خود در ایران، شاه را نپذیرفت. اما بعد از متوجه شدن آمریکاییان از بیماری شاه و طبق درخواست اشرف خواهر شاه از دولت کارتر، برای وارد شدن شاه به خاک آمریکابرای مداوای بیماریش ، او را به این بهانه وارد خاک خود کردند.در این زمان مردم ایران بیماری شاه را یک نوع فریب می دانستند.چرا که همواره دولت موقت از آمریکا می خواست پرونده ی پزشکی شاه را بفرستند اما آنان از این کار خودداری می کردند که این باعث بی اعتمادی ایرانیان شده بود و آنرا بهانه ای بیش نمی دانستند. از این رو دانشجویان وارد عمل شدند و تسخیر به وقوع پیوست.

کاش می شد ما نسل سویها به واقعه 13 آبان بیشتر توجه و مطالعه کنیم.

۱دیدگاه ۱۸ آبان ۸۷ ، ۱۷:۳۷
سلیم النفس

جلسه دیروز استیضاح آقای کردان، جز یک جلسه ی تسویه حساب سیاسی چیز دیگری نبود. آقایان که این فعل را نشانه دموکراتیک بودن مجلس عنوان می کردند، باید توجه داشته باشند که امثال کردان در این ممکلت به وفور دیده می شود و به جای اینکه ما انتهای چشمه را ببندیم بهتر است سرچشمه را بیابیم و آنرا مسدود کنیم. در قضیه آقای کردان، سوالات بسیاری نهفته است. اولا چرا مجلس به عنوان نهاد قانونگذاری در کشور در مورد این موضوع بیشتر تحقیق نکرده است در حالی که آقای هدایت خواه در گفتگو ویژه خبری ساعت 23 عنوان کرده است که ما به دولت اعتماد کردیم.این حرف یعنی چه؟؟؟!!!! مگر وظیفه ی شما این نبود که در مورد هر وزیری تحقیق کنید. پس ضعف اول این قضیه بر می گردد به مجلس. دوما آقایان موافق استیضاح ،بحث چگونگی تدریس ایشان را در دانشگاه عنوان می کردند و می گفتند که با درخواست آقای کردان صورت گرفته است. اولا اینکه برای ورود به هر سازمانی نیاز به نوشتن درخواست نامه است دوما چرا آقای جاسبی درخواست ایشان را قبول کردند؟؟!!!

در کشور افرادی، چه در این دوره و چه در دوره های گذشته هستند که با گرفتن مدرکهای ناپلئونی که هیچ عقل سلیمی روش آموزش به آنها را نمی پذیرد وجود دارند. کسانی که با داشتن پارتی نمره ای می گیرند و یا اینکه در کلاس شرکت نمی کنند و سر جلسه به صورت اپن بوک (کتاب باز) امتحان می دهند و سپس با مدارک که اخذ می کنند چه پستهایی که نمی گیرند.کار مجلس در مورد این قضیه از جهاتی خوب بوده است. اما اینکه دنبال این ماجرا گرفته نشود و عاملان این قضیه مورد بازخواست قرار نگیرند، به همه فهمانده خواهد شد که مسئله ی کردان جز یک بازی سیاسی چیز دیگر نبوده است.تخریبهایی که در این روزها صورت گرفته در شان ملت ما نبوده است هر چند مقام معظم رهبری هم عنوان می کردند که از هم انتقاد سازنده داشته باشید نه اینکه همدیگر را تخریب کنید که این روش آن طرف دنیاست. هر چند آقای کردان از وزارت کشور خداحافظی کرده اند اما شایسته نبود در پایان عمر این دولت این برخوردها صورت بگیرد. آقای کردان جز کاغذ پاره ای ناچیز ( آقای رئیس جمهور منظور از کاغذ پاره را مدارک دکترای افتخاری می دانستند) ،کوله باری از تجربه بلندی داشتند که این پست شایسته ایشان به نظر می آمد. امید آنست که در روزها بعد فرد شایسته ی این پست رهسپار ساختمان وزارت کشور شود.

۰دیدگاه ۱۴ آبان ۸۷ ، ۱۹:۰۲
سلیم النفس

دیشب به این فکر بودم که چرا باید بچه ها بزرگ شوند و یا اینکه لطافت و زیبایی و معصومیتشان به مرور زمان کم شود و چرا باید آن شیطنت ها و بازیگوشیها و بشین و پاشوهای بچه گانه که بیشتر نقل مجالس و شادابی جمع می شد به مرور زمان از وجود آدمی رخت ببندد و او را فردی جدی و گاهی خشن بنمایاند.کاش بچه ها بزرگ نمی شدند و یا رفتار کودکانه خودمان را فراموش نمی کردیم و از دیگران بیش از توانشان توقع نداشته باشیم.

" حرف راست را از بچه بشنو" مصداق معصومتی و صداقت و پاکی بچه هاست و یا " بچه است نمی فهمد" مصداق بی خیالی نسبت به اموری پیش پا افتاده ای که بچه ها آن را به درستی انجام نمی دهند و بهتر است از آن چشم پوشی کرد، هرچند در امور بزرگ نمی توان!!! کاش ما هم به مانند آنان بودیم...

صحبتهای کودکانه در دل می نشیند و حلاوت جان می شود و باعث طراوت روح می گردد. خدا یا هر آنکس که دامنش سبز نشد، سبز گردان و کودکی ما را حفظ فرما. آمین

این نوشته تقدیم به مهیار، بچه بازیگوش همسایه ی ما.

۱دیدگاه ۱۳ آبان ۸۷ ، ۰۶:۳۲
سلیم النفس

پیشنـهاد سـلیم النفس!

پدر...

مسیح عشق و جوانمردی

نوروز با عطر گل یاس

یک جامانده از اربعین

ما آمده ایم!

فدای چشمان گریان مادر شهید گمنام

سید مسیح در اوج به اوج آسمان ها رفت

سفر به انتهای صفر

نلسون ماندلا | Nelson Mandela

بلندترین شب تاریخ

امنیت ما در نگاه اقتصادی آقای رئیس جمهور

باران سلامت می کند

محرم در تکرار معنا پیدا می کند

میم مثل مادر، میم مثل مرضیه زهرا (س)

آقای اوباما! به فال حافظ عمل بنما!

جاده جنگ

نوروز نامه

نماینده ای که چپ و راست او را سلیم النفس می دانستند!

مرد روزهای خاکستری! تو را دوست داریم!

نینوا با نام حسین (ع) کرب بلا گشت

راستش را بگو

آیا من در میدان مبارزه، همان مهره سرباز در صفحه ی شطرنجم؟

شاه بی شین

آنقدر در خورشید زل بزنید تا چشمانتان بسوزد!

اقتصاد مقاومتی حتی در دوران مشروطیت

نماینده ساری: خیابان های ساری مال زمان ارابه وگاری بود!

به نام جوانگرایی ، به کام بازنشستگان

خرداد، آغازگر تفکر سلیم بهرامیست!

تفاخر فرهنگی یا اجبار فرهنگی ، مسئله اینست؟

حقانیت اسلام

بیایید یک هفته، بطور آزمایشی به این حدیث عمل کنیم!

به خدا مادرم، حضرت زهرا(س) را از این خطبه شناختم!

در سال « تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» ، به چه مواردی توجه کنیم؟

من شخصا اعلام می کنم به این فرد در انتخابات رای نمی دهم !

چرا سلمان رشدی باید بمیرد؟

مسیحای عشق و جوانمردی

ای دو سه تا کوچه زما دورتر ، ای شهیدان زنده ، سلام

سید مسیح تو را نماد چه بخوانم؟

سید مسیح

مهندس سید مسیح سلیم بهرامی

سلیم بهرام برفی

تمام مطالب نوشته شده در سلیم النفس، مختص به این سایت بوده و هرگونه باز انتشار آنها فقط با کسب اجازه و ذکر منبع و درج لینک بلا مانع است.
Copyright 2007-2013,Website and Publishing Rights Reserved By Salimonafs.IR ©