Instagram Instagram

باران سلامت می کند

دوست دارم من باشم و

یک روز سرد ِ بارانی

خدایی هم باشد

و هوایی آغشته

به اشک های آسمانی

در دیاری از سرسبزی و دلداده ی علوی

زیر باران روم

در کنار نازنین مردمانم

بدون هیچ چتر و بارانی!!!

هر چه باشی

چه خوب، چه بد

باران با نوای نمناکش

سلامت می کند!!!

*** *** ***

پی نوشت: این شعر محصول مشترکی بین اینجانب و یکی از دوستان شاعر توانمند کشورم، مهندس حمید مظلومی عزیز هست. که اگر او یاری ام نمی کرد نمی توانستم این ایده را در قالب شعر به نگارش در بیاورم.

درباره آنچه که می نگارم
مشترک وبگاه سلیم النفس شوید

    آدرس ایمیل خودتان را بگذارید تا آخرین مطالب «سلیم النفس» به صورت خودکار برایتان ایمیل شود.

نـوا و نـما

به مناسبت دوازدهمین سالگرد درگذشت مرحوم مهندس سید مسیح سلیم بهرامی نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی

کلیپ شماره یک

کلیپ شماره دو


نماینده مردم شهرستان ساری و میاندرود در دوره ششم مجلس شورای اسلامی

کلیک نمایید

آرشیو تاریخی

۳ مطلب در تیر ۱۳۸۷ ثبت شده است

سلام دوست مهربانم ،رفیق عزیزتر از جانم،یار تنهاییم در کودکی، حالت چطور است؟ حال و هوای فلسطین چطور است؟ شنیدم که  با ورود زمستان، هوا، سرما ی سوزانی به خود گرفته و سوزناکی اش به دیگران نیز سرایت کرده.راستی از بچه های مدرسه مان چه خبر؟سالم اند و  یا قابیلیان زمانه بر هابیلیان رحم نکردند و آنان در میان ما نیستند.هر چند آنان مرده نمایان زنده  و روزی خوراند.امروز یاد خاطره ای  افتادم که تو هم در آن حضور داشتی.

یادت هست روزی که در مدرسه غزه بودیم و  زنگ آخر ،زنگ نقاشی داشتیم

یادت هست که معلم آنروز موضوع نقاشیمان را آزاد گذاشت.

یادت هست آنروز همه ی بچه ها به این فکر بودن که چه موضوعی را نقاشی کنند.درختهای خشکیده،خانه های بدون سقف ، گلهای پژمرده ،بوته های خار دار،چه موضوعی را ...

آنروز معلم برای یک کاری کلاس را ترک کرد و مرا بر منصب مبصری قرار داده بود و من هم از این فرصت استفاده کردم و به نقاشی های بچه های کلاس سرکی کشیدم.

محمد را یادت هست که قدش کوتاه بود و برای نقاشی مجبور بود دستهایش را بالا ببرد تا بتواند به میز برساند ،خودش را کشیده بود که با فلاخن به یک تانک اسرائیلی می زد .لیلا که پشت سرش نشسته بود نیز مادرش را که در حال گریه برای برادرش و برادرش را نیز اسرائیلی ها کشان کشان می بردن را کشید.اسماعیل که در وسط کلاس نشته بود کشور فلسطین را کشیده بود که دور تا دور آن از سیم خاردار فرا گرفته بود.

فاطمه ،دخترک معصوم و زیبایی که در کنار لیلا نشسته بود نیز خانه اش را که اسرائیلیان با بولدوزر در حال تخریب بودند  و خودش را در  کنار خانه اش در حال گریستن کشید.

یاسر که در سمت چپ کلاس نشسته بود شهرش را  که نه برقی و نه آبی دارد و ماه را در هاله ای از سیاهی بود و مردم فقط با نور مهتاب به کار خود می پرداختند را کشید

اما نقاشی فاطمه آن دخترک ماه شب چهارده که گیسوان طلایی اش در زیر چارقد گل گلی اش پنهان شده بود گروهی از مسلمانان را از هر رنگ وهر  نژاد چه سفید و چه سیاه که به سمت گروه زیادی از اسرائیلیان که با ندای القدس لنا و الله اکبر حرکت و  آنان را از سرزمین فلسطین بیرون می کردنند را کشید.

با دیدن این نقاشی به یاد آن امام همام خمینی کبیر  افتادم که همواره می فرمود اگر هر مسلمان یک سطل آب را به سمت اسرائیل بریزد آب اسرائیل را خواهد برد.

آه چه روزهای فراموش نشدنی ای است و این در صفحات تاریخ به طور حتم حک خواهد شد

                                                                                       والسلام

۵دیدگاه ۲۱ تیر ۸۷ ، ۱۶:۵۸
سلیم النفس

ماه رجب آمد و سفره رحمت و مغفرتش را بر سراسر عالمیان گستراند و مانده که چه طور از آن استفاده کنیم.

اولین شب جمعه ماه رجب برای همه یک حس تقرب ویژه ای دارد. حس بندگی و حس فقر و در ماندگی در برابر ذات غنی الهی.

هر چند همه ی روزها و شب ها و ساعتها و دقیقه ها به مانند شب آرزوهاست اما این شب آداب ویژه خاص خودش را دارد .

چند لحظه ای وقت بگذاریم و مفاتیح الجنان را باز کنیم و از آداب این شب چند نکته ای بهره ببریم.

اما آرزو ی ما چه طور است.در زمان جنگ تحمیلی آرزو بیشتر بچه بسیجی ها شهادت بود و یا در زمان غیبت حضرت ولی عصر ظهور ایشان است.و اگر کسی دچار بیماری شده باشد آرزو شفای عاجل می کند.

اما بیایید آرزوهایمان را فردی و دنیایی نکنیم

آرزو کنیم برای سلامتی حضرت ولی عصر وظهور پربرکت ایشان

آرزو کنیم برای سلامتی خدمتگزاران صیق جامعه اسلامی

آرزو کنیم برای شفای بیماران علی الخصوص بیماران ناعلاج

آرزو کنیم برای موفقیت دوستان و خانواده مان

آرزو کنیم که به سفرهایی که هم سود دنیوی و هم سود اخروی داشته باشد.(این دنیا محل کاشت است و آخرت محل برداشت)

آرزو کنیم که در زندگی خود به کمالات دست یابیم

.

.

.

ووو...

فقط با اخلاص وارد حرم الهی شوید.

۰دیدگاه ۲۱ تیر ۸۷ ، ۱۲:۳۱
سلیم النفس

چند صباحی بود که صید صیاد رونقی نداشت و ماهی های خوش نفس روزگار به تور سپید او برخورد نمی کردند.صیاد دلگیر از روزگار به نزد پروردگار جهانیان عرض ارادتی کرد و چند لحظه ای با او خلوت کرد و گفت:

بار تعالی در این روزگار سخت تویی که مرا بتوان هدایتی باشد و جز تو دستی به بلندای ید تو نمی یابم.

بار تعالی روزی ده من تویی ،به من صبری عطا کن که در جرگه ی صابران باشم.

چهار روز دیگر نیز سپری شد و در روز آخر تور سپید صیاد به جنبش در آمد و صیاد زود تور را از آب بیرون بر کشید و فقط تک ماهی ای را در آغوش تورش بدید.باز خدا را شاکر بشد و به سمت خانه خویش برفت. شب هنگام شکم ماهی را بشکافت و دید آنچه را که انتظار نداشت تکه ای از جواهری گرانقیمت.که صبرش آن شد و زندگی اش از یک سو به آن سو شد.

و خدای عز و جل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت به داود (ع) وحی فرمود:ای داود(ع) هر بنده ای از بندگانم به جای پناه بردن به دیگری با نیت خالص به من پناه آورد ،از کارش چاره جویی می کنم ،گر چه همه ی آسمانها و زمین و هر چه در آن است علیه او توطئه کنند.

پ.ن: من اخیرا یک مقاله ای در مورد خاطرات پرفسور عبد السلام (اولین مسلمان دارنده ی جایزه نوبل فیزیک) که از چگونگی پیشرفت کشورهای مطرح جهان ازجمله:چین و ژاپن و آلمان و انگلیس و... و عقب ماندگی جهان اسلام خوانده ام که با زبانی خاطره گونه که هیچ محدودیت سنی ندارد و حتما توصیه می کنم یک نگاهی به این مقاله بیندازید. زیاد نیست!!

گرفتن این مقاله

۰دیدگاه ۰۲ تیر ۸۷ ، ۱۱:۴۷
سلیم النفس

پیشنـهاد سـلیم النفس!

پدر...

مسیح عشق و جوانمردی

نوروز با عطر گل یاس

یک جامانده از اربعین

ما آمده ایم!

فدای چشمان گریان مادر شهید گمنام

سید مسیح در اوج به اوج آسمان ها رفت

سفر به انتهای صفر

نلسون ماندلا | Nelson Mandela

بلندترین شب تاریخ

امنیت ما در نگاه اقتصادی آقای رئیس جمهور

باران سلامت می کند

محرم در تکرار معنا پیدا می کند

میم مثل مادر، میم مثل مرضیه زهرا (س)

آقای اوباما! به فال حافظ عمل بنما!

جاده جنگ

نوروز نامه

نماینده ای که چپ و راست او را سلیم النفس می دانستند!

مرد روزهای خاکستری! تو را دوست داریم!

نینوا با نام حسین (ع) کرب بلا گشت

راستش را بگو

آیا من در میدان مبارزه، همان مهره سرباز در صفحه ی شطرنجم؟

شاه بی شین

آنقدر در خورشید زل بزنید تا چشمانتان بسوزد!

اقتصاد مقاومتی حتی در دوران مشروطیت

نماینده ساری: خیابان های ساری مال زمان ارابه وگاری بود!

به نام جوانگرایی ، به کام بازنشستگان

خرداد، آغازگر تفکر سلیم بهرامیست!

تفاخر فرهنگی یا اجبار فرهنگی ، مسئله اینست؟

حقانیت اسلام

بیایید یک هفته، بطور آزمایشی به این حدیث عمل کنیم!

به خدا مادرم، حضرت زهرا(س) را از این خطبه شناختم!

در سال « تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» ، به چه مواردی توجه کنیم؟

من شخصا اعلام می کنم به این فرد در انتخابات رای نمی دهم !

چرا سلمان رشدی باید بمیرد؟

مسیحای عشق و جوانمردی

ای دو سه تا کوچه زما دورتر ، ای شهیدان زنده ، سلام

سید مسیح تو را نماد چه بخوانم؟

سید مسیح

مهندس سید مسیح سلیم بهرامی

سلیم بهرام برفی

تمام مطالب نوشته شده در سلیم النفس، مختص به این سایت بوده و هرگونه باز انتشار آنها فقط با کسب اجازه و ذکر منبع و درج لینک بلا مانع است.
Copyright 2007-2013,Website and Publishing Rights Reserved By Salimonafs.IR ©