Instagram Instagram

باران سلامت می کند

دوست دارم من باشم و

یک روز سرد ِ بارانی

خدایی هم باشد

و هوایی آغشته

به اشک های آسمانی

در دیاری از سرسبزی و دلداده ی علوی

زیر باران روم

در کنار نازنین مردمانم

بدون هیچ چتر و بارانی!!!

هر چه باشی

چه خوب، چه بد

باران با نوای نمناکش

سلامت می کند!!!

*** *** ***

پی نوشت: این شعر محصول مشترکی بین اینجانب و یکی از دوستان شاعر توانمند کشورم، مهندس حمید مظلومی عزیز هست. که اگر او یاری ام نمی کرد نمی توانستم این ایده را در قالب شعر به نگارش در بیاورم.

درباره آنچه که می نگارم
مشترک وبگاه سلیم النفس شوید

    آدرس ایمیل خودتان را بگذارید تا آخرین مطالب «سلیم النفس» به صورت خودکار برایتان ایمیل شود.

نـوا و نـما

به مناسبت دوازدهمین سالگرد درگذشت مرحوم مهندس سید مسیح سلیم بهرامی نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی

کلیپ شماره یک

کلیپ شماره دو


نماینده مردم شهرستان ساری و میاندرود در دوره ششم مجلس شورای اسلامی

کلیک نمایید

آرشیو تاریخی

۱۷ مطلب با موضوع «سید مسیح» ثبت شده است

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساری شهر شادی دهمین روز از خرداد ماه سال یکهزار سیصد و سی و چهار خورشیدی، در کشاکش گرمای آن روزگاران، در فصل کار و سرزندگی و در زمان کاشت و داشت و برداشت و در حین ماههای نشاء و نشاط، روستایی در چند کیلومتری ساری با نام سلیم بهرام، شاهد رویش فرزندی از سلاله پاک زهرا (س) در دامان پر مهر پدر و مادری از نوادگان حضرت رسول الله (ص) بوده است.

پدر نام او را هم نام برادر مرحومش قرار داد و او را به نیکی سید مسیح نامید. سید مسیح، روزگاران سخت و خاکستری آن دوران را با حسن رفتار و یاری به هم نوعانش سپری نمود و هنگامی که انقلاب اسلامی با دستان پینه بسته ی مردمان مستضعف به رهبری آن یگانه رهبر دوران به پیروزی رسید، خدمت به مردمان هم نوعش را جز افتخار خود دانست و کمر همت به رفع آن رنج های به چشم دیده ی و از جان لمس کرده ی خویش نمود.
در دوران بعد از انقلاب با حضور در عرصه های مختلف مدیریتی از جمله بخشداری چهاردانگه ساری، بخشداری مرکزی ساری، فرمانداری شهرستان ساری، فرمانداری علی آباد کتول، معاون تحقیقات سازمان محیط زیست کشور، مدیر عامل شرکت جنگل‌های آستان قدس رضوی، موسس و مدیر باشگاه فرهنگی، ورزشی آستان قدس، فرماندار شهرستان قائمشهر، فرماندار شهرستان ساری ، مشاور استاندار مازندران، نماینده مردم ساری در مجلس شورای اسلامی (دوره ی ششم)، عضو و منشی اول کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، عضو کمیسیون تدوین آئین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی، منشی گروه دوستی پارلمانی ایران و چین، رئیس کمیته تربیت بدنی مجلس شورای اسلامی، عضو هیئت رئیسه فدراسیون کشتی جمهوری اسلامی ایران حضور تاثیر گذاری از خود به جای گذاشت.

ثمره زندگی سید مسیح، سه دختر و یک پسر بود که فرزند پسر را محمد حسین نامید تا میراث دار خصایل و ادب و رفتار پدر شود.
در این مجال اندک و در این برهه زمانی، باید تفکر سلیم النفس او را بعد به بعد به بررسی پرداخت و از آن به عنوان الگوی عملی در زندگی خویش بهره برد.
یاد آنروزها بخیر، وقتی رای اول شهرستان ساری و میاندرود را کسب نمود، در همان لحظات ابتدایی اعلام آرا، به سراغ آقای روزبهی (دیگر نماینده راه یافته به دور ششم مجلس شورای اسلامی) رفت و دست در دست او فشرد و به او بیان کرد، که اگر تا به امروز با هم رقیب بودیم، حال رفیقیم و اگر خط و جناحمان به هم نمی خورد اشکالی ندارد، چرا که ما امروز باید تنها به خط و جناحمان در راستای کار برای مردم بیاندیشیم.
و آقای روزبهی چه زیبا از آن مرحوم یاد می کند که «در اوج نام آوری از جانب کار، به دنبال بی نامی بود و در کارها اگر خود انجام می داد آن را به نام همگان تمام می کرد»
وقتی مصاحبه های ایشان را دوباره مرور می کنم، تنها نکته‌ی جالبی که در آن بیشتر جلوه می کرد آن بود که منیت از آن بزرگوار دور بود و استفاده از کلمه ی «ما» بر کلمه ی «من» در کلام او قابل قیاس نبود.
آری این چنین است برادر، مرد روزهای خاکستری ما کسی بود که در مسیر اتحاد بین نمایندگان شمال کشور قدم برداشت و زندگی خویش را در مسیر مردم وقف نمود. مردم شهر می دانستند که سید مسیح شهرشان به دنبال زد و بند های سیاسی و یا بهره گیری از رانت های اقتصادی نبود ، چرا که خودشان در شب وداع با یارشان ، شنوای قسمتی از وصیت نامه او بودند که خطاب به ورثا وصیت نمود: «من در هیچ یک از بانک های داخلی و خارجی حسابی ندارم و به عده ای نیز بدهکارم! »
مردم شهر در لحظه ی وداع با او ، بیاد سادگی روزهای با او بودن و صداقت رابطه با او داشتن را در ذهنشان می گذراندند.
مردم شهر با نماینده ای وداع می کردند که تنها افتخارش خدمت خالصانه به آنان بود.
مردم شهر می دانستند که سید مسیح شهرشان در عین رنج بردن از بیماریهای کلیوی و قلبی ، همچنان قلبش برای آنان می تپد.
مرد روزهای خاکستری ما در برابر سختیهای کار صبور و در ارائه خدمت به مردم وقت گذار و دارای روحیه و رویه ای مردمی بود و مردم ما هم قدر شناس خدمتگزاران خویش همیشه بودند و هستند. چرا که اوج قدر شناسی آنان را در تشییع جنازه ی بی سابقه آن بزرگوار باید دید.
مرد روزهای خاکستری شهرمان به این جمله همواره معتقد بود و در آخرین مصاحبه اش که تنها چند روز به پایان عمرش باقی مانده بود، بیان می کرد: « من همیشه احساس می کنم به مردم مدیونم هر کاری را که احساس کنم به مردم ضرر می زند از آن پرهیز می کنم اگر لازم باشد حیثیت خودم را هم برای خشنودی مردم هزینه می کنم ولی به منابع مردم آسیب نمی زنم. هیچ قدرتی را بر مردم ترجیح نمی دهم.من همواره خورم را به مردم بدهکار می دانم. »
جسم سلیم بهرامی امروز در کنار ما نیست لکن تفکر او تفکری سلیم النفس و ماندگاری برایمان خواهد بود.
یادآوری آن ایام، تنها یادآوری خاطرات از رنگ و رو رفته آن دوران نیست، بلکه تلنگری به انسانیت آدم و آدمیت انسان است. سید مسیح شهرمان در مسیری متعالی و در سمت و سوی الهی قدم برداشت و به هدف خود که نیل به تقرب رضایت پروردگار عالمیان بوده رسیده است.
یادش گرامی و نامش جاودان

۰دیدگاه ۱۶ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۰۹
سلیم النفس

به مناسبت دوازدهمین سالگرد درگذشت مرحوم مهندس سید مسیح سلیم بهرامی نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی

کلیپ شماره یک

کلیپ شماره دو

۰دیدگاه ۱۹ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۴۷
سلیم النفس

یک روز با هم رفیق بودند.

یک روز با هم در انتخابات مجلس ششم رقیب شدند!

اما با وجود سلایق متفاوتشان، رسم رفاقت را خوب اجرا کرده اند!

حاج مجید حسین زادگان، توفیق روز افزون حضرتعالی را در سمت فرمانداری شهر ساری آرزومندیم.

۰دیدگاه ۲۲ آبان ۹۴ ، ۰۷:۵۰
سلیم النفس

سالی پس از سال دیگر می گذرد و هر بهاری به انسان می آموزد که پایان زمستان سرد و سوزانش، بهاری دل انگیز همراه خواهد بود. امسال نیز بهارمان با شکوفه های مهربانی همراه با عطر گل یاس نبوی به عرصه عینیت و ذهنیت حضور یافت و با نفحات آسمانی اش از درگاه احدیت حول حالنا الی احسن الحال را مسئلت می نماید.

تفاوت نوروز امسال در این است که با نام دردانه ی نبوی و سیده النسا دو جهان، از ابد تا اذل هستی، حضرت صدیقه فاطمه (سلام ا... علیها)همراه است، که خود موجبات خیر و برکت را در سال جدید را معین می نماید.

در انتها سالی همراه با موفقیت، پیروزی و سرافرازی برای ملت بزرگوار و دولت محترم آرزومندم.

حضور استاندار محترم مازندران بر سر مزار مرحوم مهندس سید مسیح سلیم بهرامی

حضور استاندار محترم مازندران جناب آقای ربیع فلاح جلودار بر مزار یار دیرینه 

۰دیدگاه ۰۲ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۱۰
سلیم النفس

متن زیر به قلم دوست بزرگوارمون جناب آقای شروین وطنی به نگارش در آمده:

رب ! دل پاک و جان آگاهم ده ، آه شب و گریه سحرگاهم ده ، در راه خود اول ز خودم بی خود کن ، بی خود چو شدم ز خود به خود راهم ده .
سرمای زمستان با شور گرمای حضور مردم همراه می شد ، فصل انتخاب بود و آزمون مردمی ،
آنانکه اندیشه گذران این آزمون را داشتند ، خود و یاران خویش را مهیا میکردند تا آماده سفری شوند
از خود تا دل مردم .
الهی یکتای بی همتایی ، قیوم و توانایی ، بر همه چیز بینایی .
خداوندا قسم بر پاکبازان ، بلند آوازگان و سرفرازان .
مردی از مردان مرد شهر که پاک دلش را برای مردم باخته بود و در گذر ایام خدمت بلند آوازه 
می شد، برای پایان نقطه سرفرازیش می بایست ؛ مهر تایید آرای مردم را می گرفت، چه او تمام 
عمر برای مردم زیسته بود .
انتخابات مجلس ششم به پایان رسید و سید مسح سلیم بهرامی شد منتخب مردم ساری .
مردی که خداوند خواست که بشود منتخب و عزیز مردم .
4 سال شبانه روز کار کرد و پی گرفت ، نامه نوشت و سخن گفت و از خویش حدیث ماندگاری بر 
جای گذاشت.
ساده بود وبی تکلف، آرام بود و بی قرار، شور بود وشعور، سهل بود و ممتنع، تعادل بود و کشمکش
و اینهمه پارادوکس در روح عصیانگر او جدل تقدم مردم بر خویش را به تجلی می کشاند .
گزافه نیست اگر بگویم " سید مسیح خود را وقف مردم کرد و رفت " " آری دشتبان محصول خود را نذر باران کرد ورفت "
اینک 11 سال از هجرت او میگذرد ، نمی دانم مردم ساری دوباره چون اویی را برای وکالت 
خویش یافته اند ، یا خیر ! ولی خوب می دانم که خیل دوستداران و یارانش ، عزیزی چون او را 
هنوز گم کرده دارند ........... توانایی ده ای بانی تقدیر که بشناسم ز هم تقدیر و تدبیر .
روحش شاد ، یادش جاودانه 

.

دو کلیپ از مرحوم مهندس سید مسیح سلیم بهرامی نماینده مردم ساری در مجلس ششم شورای اسلامی از آدرس زیر دانلود کنید:

کلیپ یک      

کلیپ دو

 

۲دیدگاه ۱۹ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۴۲
سلیم النفس

در گرمای اعتدالی روزهای بهاری، هشتم فروردین سال یکهزار سیصد و هشتاد هجری شمسی، مردی سلیم النفس بر پشت تریبون مجلس شورای اسلامی با صدای رسای خویش به تبیین موضوعی می پردازد که به خودی خود در کالبد زمان نمی گنجد و در تمام اعصار قابل برداشت خواهد بود:

« اقتدار ملی یعنی حرمت گذاشتن به مردم و و عدم استفاده ابزاری برای منافع حزبی و جناحی، اقتدار ملی یعنی همگی زیر پرچم برافراشته امام امت در دفاع از کیان جمهوری اسلامی ایران گام برداریم، اقتدار ملی یعنی اینکه پاسخگوی مردم بودن و ارائه کارنامه عملکرد خویش به مردم به جای ساختن دشمن فرضی، اقتدار ملی یعنی رعایت قانون اساسی، اقتدار ملی یعنی قوای سه گانه به ویژه مجلس شورای اسلامی که مظهر اراده مردم است...

خواهران و برادران گرامی! شما خود می دانید که هنر حکومتگران باید این باشد که با ایجاد جامعه چند صدایی و استفاده از قرائتهای مختلف در کشور، یک صدای حکومتی ایجاد نمایند تا چرخه کشور بگردد، نه اینکه خود حکومتگران اسیر قرائتهای مختلف گردند و مردم را سردرگم نمایند.»

**** *** ****

سخت است از گذر زمان در این سالها و از دهمین سال عروج سید مسیح شهرمان سخن نگفت. براستی سخت است از گرمای حضور مرد آرام روزهای پرتلاطم مجلس ششم شورای اسلامی سخنی به میان نیاورد. روزهایی که در عین پر فراز و نشیب بودنشان، از او، مردی آرام و پرصلابت ساخته بود و در عین ناجوانمردی هایش او را مسیحای عشق و جوانمردی شهر تبدیل نمود.

سید مسیح ؛

مردم شهر در لحظه ی وداع با تو ، بیاد سادگی روزهای با تو بودن و صداقت رابطه با تو داشتن را در ذهنشان می گذراندند.

مردم شهر با نماینده ای وداع می کردند که تنها افتخارش خدمت خالصانه به آنان بود.

 مردم شهر می دانستند که سید مسیح شهرشان در عین رنج بردن از بیماریهای کلیوی و قلبی ، همچنان قلبش برای خدمت به آنان می تپد.

مردم شهر می دانستند که سید مسیح شهرشان به دنبال زد و بند های سیاسی و یا بهره گیری از رانت های اقتصادی نبود، چرا که خودشان در شب وداع با یارشان، شنوای قسمتی از وصیت نامه تو بودند که خطاب به ورثا وصیت نمودی: من در هیچ یک از بانک های داخلی و خارجی حسابی ندارم و به عده ای نیز بدهکارم که .....

یادآوری آن روزهای گرم در چنین روزهای سرد بهمن ماه، تنها یادآوری خاطرات از رنگ و رو رفته آن دوران نیست، بلکه تلنگری به انسانیت آدم و آدمیت انسان است. سید مسیح شهرمان در مسیری متعالی و در سمت و سوی الهی قدم برداشت و به هدف خود که نیل به تقرب رضایت پروردگار عالمیان بوده رسیده است. شاید سالها بگذرد و مادر طبیعت نتواند کسی را به مانند سید مسیح بیافرینند چرا که او در نظر عالمیان تک و یکتاست و کس نتواند سیمای نورانی او را تصاحب کند.

در آخر بیاد روزهای با تو بودن، می خوانم فاتحه ای از سوره ی حمد و اخلاص...

**** *** ****

یادداشت های مرتبط: سید مسیح

۱دیدگاه ۲۰ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۵۲
سلیم النفس

مردم خوب روستای سلیم بهرام شهرستان ساری بعد از درگذشت مرحوم مهندس سید مسیح سلیم بهرامی نماینده محبوبشان در مجلس شورای اسلامی، طبق سنت زیبایی هر سال در روز تاسوعای حسینی با دسته جات منظم و مطهرشان حسین حسین گویان، عازم مزار مردی از جنس خودشان می گردند. به تحقیق این سنت حسنه یادآور سخن زیبای مرد ظریف گوی شیرازیست که می فرماید:

۰دیدگاه ۲۸ آبان ۹۲ ، ۱۲:۵۰
سلیم النفس

دهمین روز از خرداد ماه سال یکهزار سیصد و سی و چهار خورشیدی، در کشاکش گرمای آن روزگاران در فصل کار و سرزندگی و کاشت و داشت و برداشت و در ماههای نشاء و نشاط، روستایی در چند کیلومتری ساری با نام سلیم بهرام، شاهد رویش فرزندی از سلاله پاک زهرا (س) در دامان پر مهر نوادگان حضرت امام موسی کاظم (ع) بوده است.

پدر نام او را هم نام برادر مرحومش قرار داد و او را به نیکی سید مسیح نامید. سید مسیح روزگاران سخت و خاکستری آن دوران را با حسن رفتار و یاری به هم نوعانش سپری نمود و هنگامی که انقلاب اسلامی با دستان پینه بسته ی مردمان مستضعف به رهبری آن یگانه رهبر دوران به پیروزی رسید، خدمت به مردمان هم نوعش را جز افتخار خود دانست و کمر همت به رفع آن رنج های به چشم دیده ی خویش نمود.

سید مسیح عزیز، در دهمین سال عروجت و در سالروز تولدت ، به سراغ دلنوشته ی یکی از یارانت رفتم و چه زیبا تو را در آینه ی قلم به روایتگری شخصیت به یاد ماندنی تو می پردازد:

"تبسم همیشه متجسم در چهره همیشه متبسم او را نمی توانم از یاد ببرم و نگاه نافذش را که در تسخیر دلها، مهارتی ستودنی داشت، فراموش کنم، کسی که آرام و صبور، عاشق و فکور، سلیم و حلیم و در عین حال پرهیجان و پرشور، جامه خدمت به تن داشت و خستگی را نمی فهمید و در مسیر حل مشکلات مردم، از جان مایه می گذاشت و نهایتاً قلب خود را به مردم شهرستان ساری و میاندرود هدیه کرد و پرواز را به یادگار گذاشت، چگونه می تواند از یادها رفته و در محضر علاقه مندانش ستایش نشود؟!

سلیم بهرام، نه از آن جهت که بخواهم مرده پرستی کنم، بلکه به این خاطر که او در بودِ خود هم محبوب قلبها بود، یک خاطره همیشه ستودنی و همیشه بیادماندنی است، ستاره ای که در فوران شعله هایش هم نخواهد مرد و جاودانگی زندگی اش را به رخ همه کسانی می کشد که نکونام نزیسته اند!

توفیق رفاقت چندین ساله با این عزیز مومن و متقی، امکان شناخت گوشه هایی از شخصیت کریم و هویت سلیم را برایم فراهم کرد تا امروز بتوانم با استناد به مشاهدات عینی خودم، شورانگیزترین تأثر قلبی ام را از غم انگیزترین فقدان شهرم فریاد کنم و سربلندتر از همیشه بگویم: "سلیم، اگر چه یاد تو همیشه در در ذهن و قلب ما پر است، اما جای تو همیشه خالی است! و اگر چه دوستان پرچم غیرت ترا بدست گرفته و سنگر خدمت ترا پر کرده اند، اما می دانند و می دانیم که هر گل بوی خود را داشته و نمی توان این ثلمه قلبی را تسلی بخشید."

وقتی دوران نوجوانی اش در مبارزه با رژیم ستمشاهی و دوران جوانی اش را در سنگر های خدمت در مناصب بخشداری و فرمانداری و محیط زیست و آستان قدس و نهایتاً در سنگر نمایندگی مجلس مرور می کنم، هم به او با همه کراماتش، مباهات می ورزم و هم برای خود که به گرد او هم نرسیده ام، غصه و غبطه می خورم!

شادروان سلیم بهرامی نه تنها برای نسل خود که برای نسل های پس از خود و تمام کسانی که جامه خدمت به تن کرده و یا می خواهند به کسوت شریف خدمت در آیند، یک الگوی تمام نشدنی و یک مثال بارز دوست داشتنی است، چرا که صفای باطن او و توان غالب او، گره گشای سگرمه های محرومان و مشکلات بظاهر لاینحل کسانی بود که درد بی درمان بی کسی را تحمل می کردند و مرگ را بر زندگی ترجیح می دادند.

سلیم بهرام، مرهم زخم های کهنه شده ای بود که نه تنها در دستهای پینه بسته و شانه های همیشه خسته اقشار بی بضاعت هویدا بود، بلکه در دلهای همیشه مجروح همین اقشار پایین دست نیز با چشم دل قابل رؤیت بود.

سلیم بهرام، به معنای واقعی کلمه نماینده مردم و معتمد محرومان و مستصعفان بود و واقعاً برای تکرار رویکرد مردم در دوره بعدی مجلس، التماسی نکرد و به لطائف الحیل تمسک نورزید و به تبلیغات هزار رنگ مردم فریب نچسبید و ساده تر از همیشه، تا لب تر کرد، انبانش را پر از رأی اعتماد مردم یافت و بالانشین شد!

فلذا به جرأت می توان گفت که زنده یاد شادروان سلیم بهرامی، بهترین الگو برای نامزدهای انتخاباتی مجلس است که این روزها در به شدت در تکاپوی جلب اعتماد مردم اند و گاهی بخاطر غلظت غفلتها و گاهی هم بخاطر فقدان بصیرت، گام در مسیر انحراف از معیارها نهاده و رنگ و بوی سقوط می گیرند!

سلیم برای بالاآمدن، کسی را پایین نکشید، برای جلوه کردن، پنجه به چهره ای نیانداخت، برای برنده شدن، وامداری بازنده نشد و برای به مقصد رسیدن، قطار حرکت دیگران را از ریل خارج نکرد و مرکب کسی را به حاشیه جاده های رقابت پرت نکرد، او در مسیر مسابقه، جوانمردانه دوید و همانند همه ورزشکاران سلیم النفس، محبوب القلوب شد و بر بلندای سکوی سترگ قهرمانی، پهلوانی را هم به یادگار گذاشت!

باور کنید که سلیم بهرام با پوسترهای رنگین و تراکت های طویل و نوشته های درشت موفق به احراز اکثریت آراء نشد، بلکه تنها و تنها با اعجاز دم مسیحایی اش بر دلها حاکم شد و رأی ها به او تخصیص یافت و تردید نکنید که ایشان نه تنها در دو دوره، بلکه با اتکاء به همین سرمایه اجتماعی یعنی پشتوانه حمایتی مردم، برای همیشه می توانست، مزین به رای اعتماد مردم باقی بماند و در مصدر نمایندگی و وکالت مردم خدمت کند.

صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه 90/12/2"

 

۲دیدگاه ۱۰ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۴۴
سلیم النفس

مطلب زیر به قلم یکی از دوستان خوبم، جناب آقای شروین وطنی شهمیرزادی در وصف مرحوم مهندس سید مسیح سلیم بهرامی به نگارش در آمده است:

وقتی پای به آرامگاه شهر ساری می گذارم ، برسر مزار سید مسیح سلیم بهرامی (نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی) که می رسم آنگاه که نگاهم بر تصویرش دوخته می شود نا خودآگاه و به طرز عجیبی هر بار از او می پرسم : سید مسیح ! تو که بودی ؟! که نه سال پس از رفتنت ، ساری کسی چون تو را نیافت و بسیارند کسانی که سعی دارند چون تو باشند برای ساری !

در پس نگاه همیشه آرام تو و در کنار آن صبر توام با شکیبایی تو چه بود که مردم ساری به گاه مجلس ششم تو را برای نمایندگی شهر ساری برگزیدند ؟

و باز سید مسیح در تو و در تلاشت برای گشودن رنجهای این مردم چه بود که به قول آن دوست روزنامه نگار هنوز شالیزارهای شمال برایت دست تکان میدهند ؟

نمیدانم که با دل این مردم چه کردی؟! که هر فصل انتخابی، در کوچه پس کوچه های ساری نام توست که برزبانها جاری است و بر در و دیوار هر ستادی سعی بر آنست که نشانی از تو آویخته شود . تو با همه عهدی که با مردمت بستی ، نوستالوژی مردم شهر نیز با همان عهد با نام تو پیوندی ناگسستنی بست و تو را این بار در فصل نبودنت چه نامیم  که تو معنای عشق و دلدادگی هستی که اگر جز این بود ، اینگونه در دلها رخنه نمیکردی !

سید مسیح  !تو را دوست می داریم به خاطر آنکه به گواه تاریخ از هیچ تلاشی برای مردم  فرو گذار نکردی .

مرد روزهای خاکستری! تو را دوست داریم به خاطر آنکه لحظه ای از سیره شهدای این خاک دور نشدی .

مسیحای عشق و جوانمردی! تو را دوست داریم زیرا درد و رنج های مردمت را به جان خریدی .

مهندس سلیم بهرامی !تو را دوست تر داریم زیرا که تا دم آخر عزیمتت قلبت برای خدمت به مردم دیارت می تپید.

۲دیدگاه ۲۶ بهمن ۹۱ ، ۰۰:۰۷
سلیم النفس

به نام آنکه روحش را در انسان دمید تا که انسان را در خور آدمیت خلق نماید و خلق خویش را شایسته ی خیر الخالقین بنامد.

اینک که قلم بدست گرفته و به نام صاحب قلم شروع به نگارش چند سطری در فضایل شخصیتی همیشه ماندگار دیارم می نمایم ، قریب به نه سال از فراغ مرد روزهای خاکستری شهرمان ،ساری می گذرد. نه سال از فراغ سیدی آرام و جلوه ی تدین شهر می گذرد. نه سال از فراغ سیمای خندان مرد روزهای پرکار وکالت می گذرد. نه سال از فراغ یار دلسوز ساری که اندیشه اش مصداق بارز این شعر زیبای ملک الشعرای بهار بود، که:

شاد باش ای شهر ساری کز فروغ علم و دانش / بینمت چشم و چراغ کشور مازندرانی

نیز می گذرد.

۳دیدگاه ۱۷ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۴۲
سلیم النفس

پیشنـهاد سـلیم النفس!

پدر...

مسیح عشق و جوانمردی

نوروز با عطر گل یاس

یک جامانده از اربعین

ما آمده ایم!

فدای چشمان گریان مادر شهید گمنام

سید مسیح در اوج به اوج آسمان ها رفت

سفر به انتهای صفر

نلسون ماندلا | Nelson Mandela

بلندترین شب تاریخ

امنیت ما در نگاه اقتصادی آقای رئیس جمهور

باران سلامت می کند

محرم در تکرار معنا پیدا می کند

میم مثل مادر، میم مثل مرضیه زهرا (س)

آقای اوباما! به فال حافظ عمل بنما!

جاده جنگ

نوروز نامه

نماینده ای که چپ و راست او را سلیم النفس می دانستند!

مرد روزهای خاکستری! تو را دوست داریم!

نینوا با نام حسین (ع) کرب بلا گشت

راستش را بگو

آیا من در میدان مبارزه، همان مهره سرباز در صفحه ی شطرنجم؟

شاه بی شین

آنقدر در خورشید زل بزنید تا چشمانتان بسوزد!

اقتصاد مقاومتی حتی در دوران مشروطیت

نماینده ساری: خیابان های ساری مال زمان ارابه وگاری بود!

به نام جوانگرایی ، به کام بازنشستگان

خرداد، آغازگر تفکر سلیم بهرامیست!

تفاخر فرهنگی یا اجبار فرهنگی ، مسئله اینست؟

حقانیت اسلام

بیایید یک هفته، بطور آزمایشی به این حدیث عمل کنیم!

به خدا مادرم، حضرت زهرا(س) را از این خطبه شناختم!

در سال « تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» ، به چه مواردی توجه کنیم؟

من شخصا اعلام می کنم به این فرد در انتخابات رای نمی دهم !

چرا سلمان رشدی باید بمیرد؟

مسیحای عشق و جوانمردی

ای دو سه تا کوچه زما دورتر ، ای شهیدان زنده ، سلام

سید مسیح تو را نماد چه بخوانم؟

سید مسیح

مهندس سید مسیح سلیم بهرامی

سلیم بهرام برفی

تمام مطالب نوشته شده در سلیم النفس، مختص به این سایت بوده و هرگونه باز انتشار آنها فقط با کسب اجازه و ذکر منبع و درج لینک بلا مانع است.
Copyright 2007-2013,Website and Publishing Rights Reserved By Salimonafs.IR ©