خرداد،ماه عزیزیست.این را باید بگویم که امسال برای من بی نهایت عزیز شده است. ماهی که با رویدادهای خاص عجین شده و برایم حال و هوای خاصی را ایجاد کرده است. رویدادهایی که به زندگی آدمی رنگ و بوی خاصی می بخشد و باعث تحرک آدمی می شود. حال آنکه شاید از خودتان سوال کنید که چه رویدادی باعث منحصر به فرد شدن این ماه در نظرم شده است؟
خرداد ماه امسال شاهد آغاز به کار دوره ی نهم مجلس شورای اسلامی هستیم. مجلسی که از عصاره ملت بوجود می آید و در راس امور جاریه کشور می باشد. اما رویداد دیگری که بر جذابیت این موضوع می افزاید مصادف بودن این ماه با سالروز تولد عموی عزیزم مرحوم مهندس سید مسیح سلیم بهرامی می باشد. نماینده ای که در نگاه دوستان و آشنایان بر صداقت و پاک سرشتی او صحه می گذارند و از او به عنوان نماینده ی مردمی به معنای حقیقی کلمه یاد می کنند.
حال آنکه در این برهه زمانی، باید تفکر سلیم او را بعد به بعد به بررسی پرداخت و از آن به عنوان الگوی عملی در زندگی خویش بهره برد.
یاد آنروزها بخیر، وقتی رای اول شهرستان ساری را کسب نمود به سراغ آقای روزبهی (دیگر نماینده راه یافته به دور ششم مجلس شورای اسلامی ) رفت و دست در دست او فشرد و به او گفت که اگر تا امروز با هم رقیب بودیم حال رفیقیم و اگر خط و جناحمان به هم نمی خورد اشکالی ندارد، چرا که ما امروز باید تنها به فکر کار برای مردم باشیم.
و آقای روزبهی چه خوب از آن مرحوم یاد می کند که « در اوج نام آوری از جانب کار، به دنبال بی نامی بود و در کارها اگر خود انجام می داد آنرا به نام همگان تمام می کرد».
وقتی مصاحبه های عمو را دوباره مرور می کردم، تنها نکته جالبی که در آن بیشتر جلوه می کرد آن بود که منیت از آن بزرگوار دور بود و استفاده از کلمه ی ما بر کلمه ی من در کلام او قابل قیاس نبود.
آری این چنین است برادر، مرد روزهای خاکستری ما کسی بود که در مسیر اتحاد بین نمایندگان شمال کشور قدم برداشت و زندگی خویش را در مسیر مردم وقف کرد. تا جاییکه در قسمتی از وصیت نامه خویش آورده است که در هیچ یک از بانکهای داخلی و خارجی حسابی ندارم و به عده ای نیز بدهکارم!
مرد روزهای خاکستری ما در برابر سختیهای کار صبور و در ارائه خدمت به مردم وقت گذار و دارای روحیه و رویه ای مردمی بود و مردم ما هم قدر شناس خدمتگزاران خویش همیشه بودند و هستند. چرا که اوج قدر شناسی آنان را در تشییع جنازه ی بی سابقه آن بزرگوار باید دید.
مرد روزهای خاکستری ما به این جمله معتقد بود و همواره می گفت: « من همیشه احساس می کنم به مردم مدیونم هر کاری را که احساس کنم به مردم ضرر می زند از آن پرهیز می کنم اگر لازم باشد حیثیت خودم را هم برای خشنودی مردم هزینه می کنم ولی به منابع مردم آسیب نمی زنم. هیچ قدرتی را بر مردم ترجیح نمی دهم.من همواره خورم را به مردم بدهکار می دانم.»
جسم سلیم بهرامی امروز در کنار ما نیست ولیکن روح سلیم بهرامی همچنان در کنار ماست و تفکر او تفکری سلیم و ماندگار برایمان خواهد بود.
حال که چند ساعتی به آغاز مجلس نهم باقی نمانده ،تنها توصیه ام به این بزرگواران راه یافته به بهارستان اینست که همواره از این الگوها غافل نباشند و با درایت و تدبیر و آینده نگری خاص به تصویب قوانین بپردازند.
مطالب مرتبط:
سید مسیح تو را نماد چه بخوانم؟ | سید مسیح | مهندس سید مسیح سلیم بهرامی | مسیحای عشق و جوانمردی