Instagram Instagram

باران سلامت می کند

دوست دارم من باشم و

یک روز سرد ِ بارانی

خدایی هم باشد

و هوایی آغشته

به اشک های آسمانی

در دیاری از سرسبزی و دلداده ی علوی

زیر باران روم

در کنار نازنین مردمانم

بدون هیچ چتر و بارانی!!!

هر چه باشی

چه خوب، چه بد

باران با نوای نمناکش

سلامت می کند!!!

*** *** ***

پی نوشت: این شعر محصول مشترکی بین اینجانب و یکی از دوستان شاعر توانمند کشورم، مهندس حمید مظلومی عزیز هست. که اگر او یاری ام نمی کرد نمی توانستم این ایده را در قالب شعر به نگارش در بیاورم.

درباره آنچه که می نگارم
مشترک وبگاه سلیم النفس شوید

    آدرس ایمیل خودتان را بگذارید تا آخرین مطالب «سلیم النفس» به صورت خودکار برایتان ایمیل شود.

نـوا و نـما

به مناسبت دوازدهمین سالگرد درگذشت مرحوم مهندس سید مسیح سلیم بهرامی نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی

کلیپ شماره یک

کلیپ شماره دو


نماینده مردم شهرستان ساری و میاندرود در دوره ششم مجلس شورای اسلامی

کلیک نمایید

آرشیو تاریخی

۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۰ ثبت شده است

نوروز خوان ندایش را سر می دهد:

بنا گویم امام اولین ره، شه جهان امیرالمومنین ره

صد سلام و سی علیک، صاحب خانه سلام علیک، اَمِه سلام ره بی علیک

امه سلام جواب دارنه، قیامت حساب دارنه

چه پیر بوّه چه جوون، مَلِک ورنه آسمون

در کوچه ها قدم می زند و صدایش را به گوش اهالی این دیار می رساند. انگار می خواهد چیزی بگوید:

باد بِهارون بِیَمو (باد بهاران آمد)

گل بیَمو گلستون (گل به گلستان آمد)

مژده هادین دوستان (مژده دهید ای  دوستان)

نِئروز سِلطون بِیَمو (نوروز سلطان آمد)

نوروز خوان با صدای گرم و زیبایش، طلیعه بهار را به ما نوید می دهد و با شعر های عاشقانه و عارفانه و مدح گونه اش بهاری پر از عشق و امید و برکت را به ما بشارت می دهد.انگار می خواهد این پیام ، حتما به گوش آدمیزاد برسد. پس دست به کار می شود و در هر خانه ای را می زند و وارد هر خانه و کاشانه ای می شود. برای او فرقی ندارد صاحب خانه جز داراهاست یا ندارها، جز صاحب رسم یا بی رسم، جزمسلمین هست یا غیر مسلمین...او تنها به این موضوع می اندیشد که صدای پای پهار را به گوش آدمیزاد برساند.

وقتی وارد می شود، بعد از رساندن پیام بهار، شروع می کند به دعا کردن اهل خانه:

اول به نام خدا/ سلام بر ته ای آقا/ بئومه دولت سرا/ سر کشمبه همه جا/ غاصه ره دمبه پی یا/ درنه عیید ما / یاد انه اون قدیما/ نوبهار موارک بو/ لاله زار موارک بو
ادی بوییه بهار/ فصل کشت و فصل کار / خاشکه دارا کارده خال / زمین هسته لاله زار / تی تی دره سر دار / گوسفند ونه ورده مار / نچاقا بوئن خار / نوبهار موارک بو / لاله زار موارک بو
زمستان بوییه سر / نزب هدائه را ر ور / بهار بمو خانه در / گال بمو تا نال سر / بشکفته مردم بر / هسته بو زمین سر / تیمه دشن بیری بر / نوبهار موارک بو / لاله زار موارک بو
بهار بمو ای آقا / صله رحم بیار جا / با مردم خب هکان تا / محبت هکان نشا / گامه بی راه خدا / رفق جه بخا وفا / سربزن ته همه جا / نوبهار موارک بو / لاله زار موارک بو

شرخوان بموئه اسا / شونه و در همه جا / پیش ندار و دارا / اِنه شم نال د بالا / شادی هکانین شما / دلکش بوییه هوا / نکانین این پا اون پا / نوبهار موارک بو / لاله زار موارک بو
ای خاخر باوفا / پسر هکانی زوما / ون دست دوندی حنا / تکان بخو دکف را / مجری در ر هکان وا / دل د ته هاده شفا / یک بنچه / دینگن هوا / نوبهار موارک بو / لاله زار موارک بو
شادی دووئه ایران / شیرین بوو شم دهان / خاشی کانین به دوران / افتا دو آسمان / روزی بوو فراوان / دشبند بمانه حیران / خدا شم پشتیبان / نوبهار موارک بو /لاله زار موارک بو

ترجمه فارسی: ابتدای (کار) با نام خدا / ای آقا سلام بر تو / به دولت سرای تو آمدم / به همه جا سر می زنم / غصه را کنار می گذارم / عید دارد فرا می رسد / (مرا) یاد از دوره ی قدیم می آید / نوبهار مبارک باشد / (ایام) لاله زار مبارک باشد
دوباره بهار شده است / فصل کشت و کار آغاز شده است / درختان خشک برگ پیدا کرده اند / زمین پر از لاله شده است / درختان شکوفه کرده اند / (و) گوسفندان بره می زایند / (الهی) بیماران شفا بیابند / نوبهار مبارک باشد / (ایام) لاله زار مبارک باشد
زمستان سیاه به پایان رسیده / ابر سیاه راه خود را کج کرده است / بهار به در خانه آمده است / شکوفه تا روی سکو آمده است / رنگ و روی مردم شکفته است / بلندشو و به مزرعه برو / دانه بپاش تا (فردا) محصول بگیری / نوبهار مبارک باشد / (ایام) لاله زار مبارک باشد
بهار آمد ای آقا / (بلند شو)صله رحم را به جا بیاور / مردمی باش / بذر محبت بکار / در راه خدا گام بردار / از دوستا،وفا بخواه  / به همه جا سر بزن / نوبهار مبارک باشد / (ایام)لاله زار مبارک باشد
شاعر اکنون آمده است / به همه جا سر میزند / نوبهار مبارک باشد / پیش دارا و ندار می رود / به خانه شما می آید / ای اهل خانه شادی کنید / مردد نباشید / نوبهار مبارک باشد / (ایام)لاله زار مبارک باشد

ای خواهر باوفای من / (الهی) پسرت را داماد کنی / به دستانش حنا ببندی / از جای خود برخیز / در صندوقچه را باز کن  / خواسته ام را برآورده کن / یک مشت اسکناس به هوا بریز / نوبهار مبارک باشد / (ایام)لاله زار مبارک باشد

در ایران همیشه شادی باشد / همیشه شیرین کام باشد / پیوسته در زندگی خوش باشد / (الهی)آفتاب هم چنان بتابد / دشمنان حیرت زده شوند / نوبهار مبارک باشد / (و) خدا پشتیبان شما باشد / (و) روزی مردم فراوان شود / (ایام)لاله زار مبارک باش [1]

حال صاحبخانه به لطف و کرم خویش هر آنچه که در خانه دارد از تخم مرغ و گندم و برنج و آرد گرفته تا حتی پول نقد به رسم تبرک به نوروز خوان می دهد. اما نوروز خوان دست از کار نمی کشد و به خانه های دیگر هم سر می زند و آنها را هم باخبر می کند.

الهی روزی شود که نوروز خوان دیار ما خبر ظهور عزیز تنهایمان را برای ما برساند و ما را از این تنهایی در بیاورد...آمین

به همه دوستان مجازی و غیر مجازی این عید رو تبریک می گویم و امیدوارم سال خوب و خوشی را در پیش داشته باشند.

 

پی نوشت: دیگر به روزهای آخر سال نزدیک می شویم. شاید اگر به دور و برمون یک نگاهی بیاندازیم، می بینیم چند نفری ازمون کم شده و چند نفری هم بهمون اضافه شده...پس بهتراست در این روزها قدر همدیگر را بدانیم و برای سلامتی همدیگر دعا کنیم.

 

[1]: متن شعر نوروز خوانی از سایت روستای بالاجاده گرفته شده است که برای شنیدن این متن می توانید از اینجا دانلود کنید.

۱۱دیدگاه ۲۶ اسفند ۹۰ ، ۱۴:۲۰
سلیم النفس

در بحار الانوار آمده است که حضرت صادق (ع) من باب نوروز فرموده اند: « نوروز همان روزی است که خداوند از بندگان خود میثاق گرفت تا خود را برای عبادت خداوند آماده کنند یعنی روز، روز پرستش و آزادی از شرک.

نوروز روزی است که برای اولین بار خورشید طلوع کرد یعنی روز رهایی از تاریکی.

نوروز روزی است که کشتی نوح بر زمین نشست یعنی روز آزادی و رهایی.

نوروز روزی است که ابراهیم (ع) بت‌ها را شکست یعنی روز آزادی از بت پرستی.

نوروز روزی است که جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد یعنی روز دریافت پیام است.

نوروز روزی است که حضرت علی(ع) در محل غدیر خم دستش از سوی پیامبر بالا رفته و او را به عنوان ولی خود انتخاب کرد یعنی روز پیمان با ولایت.

نوروز روز منتظران ظهور است و روزی است که در آن مهدی موعود(عج) ظهور خواهند کرد. »

امسال هم بی تو لطف و صفایی ندارد... و سبزه دل ما بی حضور تو سبز نمی شود...یا مهدی جان

 

 

پی نوشت: این پست را تقدیم می کنم به بهترین عزیزم، مولای تنهایم، حضرت صاحب الزمان(عج)...

صد مبارک به تو آن عید که فردا باشد    نـوروز نـوید وصـل دلـها بـاشـد

امـیـد که با فضل خداوند جـلـیّ        سـال فـرج مـهـدی زهـرا باشـد

سال نو بر شما مبارک باد

پی نوشت: پست بعدی با یک هدیه ای ویژه از طرف سلیم النفس همراه است. انشاالله این پست روز جمعه روی وبلاگ قرار می گیرد.

۲دیدگاه ۲۶ اسفند ۹۰ ، ۰۱:۳۵
سلیم النفس

چند روزی است که افغانستان شاهد تحرکاتی نابجا از سوی صحنه گردانان استکبار قرار گرفته است. تحرکاتی از قبیل بیحرمتی سربازان آمریکایی به چند جسد افغان و هتک حرمت به قرآن این کتاب مقدس مسلمانان و اخیرا هم به رگبار بستن چند زن و کودک بی گناه افغان توسط یک آمریکایی لایعقل صورت گرفته است. برای پیگیری مورد آخر وقتی در اینترنت جستجو می کردم به این مطلب از شبکه اطلاع رسانی افغانستان برخوردم. در این مطلب آمده است: « حوالی نیمه شب روز شنبه 20 حوت سال جاری ، یک سرباز آمریکایی از پایگاه خود خارج شده به دو منطقه مسکونی رفته وارد یکایک خانه های مردم بی دفاع شده آنان را به گلوله بسته است. این سرباز پس از کشته و زخمی کردن بیش از بیست تن از مردم بی دفاع ، دوباره به پایگاه خود باز گشته و با خیال راحت به خواب ناز رفته است.
مردم محل پس از این رویداد به پولیس اطلاع دادند اما پولیس از ترس نظامیان آمریکایی از حضور در محل حادثه و یا اطلاع آن به مقامات ولایت خودداری کرده است.
پس از گذشت ساعت ها از این حادثه ، مردم موضوع را به نمایندگان پارلمان اطلاع دادند و انان نیز این مساله را رسانه ای کردند.
سخنگوی وزارت داخله کشور نیز این رویداد را تایید کرد اما پس از انکه سخنگوی آیساف موضوع را اعلام نمود.
البته این طبیعی است که مسولین حکومتی جرات بیان اینچنین واقعیت ها را بدون اجازه خارجی ها نداشته باشند!
سخنگوی آیساف با نکوهش این رویداد، گفته است که این سرباز امریکایی اکنون در بازداشت قرار دارد.
آیساف این خبررا تأسفبار گفته است، اما در بارۀ شمار دقیق تلفات آن جزئیات ارائه نکرده است.
از سوی دیگر سفارت امریکا در کابل، نیز این رویداد را محکوم کرده است و گفته است که آنان به خانواده های قربانیان حادثه غم انگیز تیراندازی در ولایت قندهار، عمیق ترین مراتب تسلیت خویش را ابراز میدارد.
گفته شده است که در این رویداد 19 تن از مردم بی دفاع ما شهید و حدود ده تن دیگر زخمی شده اند. در میان کشته و زخمی شدگان 9 کودک و چهار زن مشاهده شده است.»

حال طوری شده است که آمریکاییهای مدعی به مبارزه با تروریسم ،خود از سر جنون دست به اعمال تروریستی فراوانی در افغانستان می زنند و درباتلاقی گرفتار شده اند که رهبرانقلاب در سفرش به کردستان به خوبی آنرا بیان می کنند: «.... رژیم آمریکا نمی‏تواند از باتلاقی که به دست خودش در افغانستان به وجود آورده، خودش را خارج کند، چون راهش را بلد نیست. آن‌ها نمی‌توانند خودشان را خلاص کنند. با راه‌های مادی، با نگاه متکبرانه، با روحیه‌ی تجاوز کارانه و طلب‌کارانه نمی‌شود در دنیایی که مردم در آن بیداراند کارها را پیش برد...»

اما نمی دانم چرا این ملت دست به کار بزرگی نمی زند و زمام امور خویش را به دست خود نمی گیرد.افغانستانی که دیگر محل دفن زباله های هسته ای چند کشور ناقض حقوق بشری شده و حتی برخی از آنان برخی سلاحهای ممنوعه و شمیایی خودشان را بطور آزمایشی بر روی سر این ملت می ریزند که مدتی قبل «پرس.تی.وی» از پزشکان افغان نقل کرد که مواد شیمیایی استفاده شده در بمباران مناطق مرزی پاکستان، افرادی را دچار بیماری‌های پوستی، چشمی و تنفسی حاد کرده است. هم‌چنین ابتلا به سرطان خون از دیگر عوارض این سلاح‌ها است. این سلاح‌ها حتی بر روی محصولات کشاورزی و دام‌ها نیز اثرات مخربی بر جای گذاشته است.

افغانستانی که دیگر محل غارت چپاولگرانی آمریکایی مسلک شده تاجاییکه غارت منابع اورانیوم افغانستان که از ایالت‌های «هلمند و اروزگان» برداشت می شود را در دستور کار خود قرار می دهند و در عوض مردم را مشغول درو خشخاش ها می کنند تا ملت همچنان در خماری بمانند. اینها تنها نمونه های کوچکی از جنایات آمریکا در افغانستان بوده است.

باز نمی دانم چرا این ملت در خوابند. یا اینکه حتما باید یکی مثل محمد البوعزیزی (با خودسوزی خود باعث انقلاب تونس شده است) در افغانستان از فرط مشکلات زندگی دست به خودسوزی بزند تا ملت بلند شوند و حکومت خود را با دست خود تشکیل بدهند.

حال آنکه دراینجا خواص جامعه افغانستان نقش راهبردی در این قضیه دارند که با تبیین و روشنگری می توانند دست به تغییر بزنند. در ادامه یک کلیپ صوتی از فرمایشات رهبری من باب خواص افغانستان قرار خواهم داد که امیدوارم این ملت هم به مانند سایر ملت های منطقه بیدار شود و این مزدوران خدا نشناس را از خاکشان بیرون کنند.


۳دیدگاه ۲۳ اسفند ۹۰ ، ۱۲:۱۷
سلیم النفس

چند ماه پس از آغاز انقلابهای منطقه، سفری به عربستان سعودی داشتم.سفری معنوی و خاطره انگیزی که جزء یکی از بهترین سفرهایم می توانم از آن یادکنم. در این سفر با افراد گوناگون و با رنگ و نژادهای متفاوتی برخورد داشتم و سعی من بر آن بود تا بتوانم از این سفر استفاده کاملی ببرم. نکته جالب حضورم در مکه و مدینه جو بیداری اسلامی حاکم بر این شهرها بود، بطوریکه خدمتکاران هتل ما اغلب یمنی بودند و تا نظرشان را در مورد پادشاهشان می پرسیدیم، با التهابی خاص ، ارحل را ضمیمه اسم نحس آن ملعون می کردند. مخصوصا این یمنی های با خوی آرامشان آنچنان مشتشان را گره می کردند و با تمام قدرت ،ارحل علی عبدالله صالح را بیان می کردند!

هر چند، نمونه هایی از این قبیل در طول سفر زیاد به چشممان می آمد ولی این نمونه برایم بسیار جالب توجه بود. قضیه از این قرار بود که برای خرید باید به مرکز شهر مکه می رفتیم. به همین منظور تاکسی ای به 15 ریال صعودی کرایه کردیم. راننده آن یک مصری دو آتیشه و خونگرم بود. همینکه از او در مورد حسنی مبارک سوال کردم، صورتش را برگرداند و با قیافه ناراحت به اشاره چند آب دهانی به بیرون انداخت (در حالیکه به نمایش این کار را انجام داده بود و نیانداخت)! و پشت سرش هر چه دلش خواست نصیب این ملعون کرد و جالب اینجا بود که به عربی بیان می کرد و ما هم اصلا چیزی از عربی به طور کامل سر در نیاوردیم!!

اما مردم بحرین چه سختی و مشقتی می کشند...وقتی از آنها سوال می کردیم، تنها آهی می کشیدند و بس ...

انشاالله صبح پیروزی نزدیک است...

 

پی نوشت: تصویر زیر مرا به سالهای کودکی ام می برد...شاید هر کس بتواند از این تصویر یک برداشت خاص خودش را داشته باشد، ولی به نظرم بهترین برداشت از آنرا می توان به خیرخواهی دو مرغابی و همکاری آنان برای نجات یک لاک پشت مانده در یک آبگیر اشاره کرد(فارغ از هدف اصلی داستان) که دو مرغابی با تکه ای از یک چوب لاک پشت را از آبگیر خشک شده نجات می دهند....

دیگر به روزهای پایانی سال نزدیک می شویم، بیاییم به همدیگر کمک کنیم تا شادی روز اول عید نصیب همگان شود، حتی با یک کار بسیار ناچیز....

 

۳دیدگاه ۱۹ اسفند ۹۰ ، ۲۰:۲۶
سلیم النفس

امسال توفیقی به ما دست داد تا برای اولین بار به عنوان ناظر شورای نگهبان بر سر صندوق آرا حضور پیدا کنم.حوزه انتخاباتی ما با وجود همدلی و وفاق دوستان هیئات نظارت و اجرایی و نیروی انتظامی و با وجود سلایق سیاسی مختلفشان ساعات خوبی را پشت سر گذاشت. این حوزه در منطقه ای مستقر بود که  به قول یکی از دوستان ناظرم در انتخابات ریاست جمهوری گذشته که خود به عنوان ناظر حضور داشت، آرای آقای مهندس موسوی از آقای دکتر احمدی نژاد  بیشتر بوده ، ولیکن حضور مردم در همان ساعات ابتدایی با ایجاد صف چند متری در حوزه مبین و روشن بود به  طوریکه  تعداد تعرفه استفاده شده با تعداد تعرفه انتخابات ریاست جمهوری گذشته تقریبا برابری می کرد. شمارش آرا هم با حضور نمایندگان کاندیدا انجام شده بود. نمایندگانی از آقایان دامادی و شفیعی و شجاعی و زارعی و روحی در حوزه ما حضور داشتند که فعالیت نماینده آقای دامادی از همه بیشتر و دقیقتر به نظر می رسید. هر چند  این انتخابات هم با حضور حداکثری مردم ثبت شد و خاتمه پیدا کرد ولیکن مطالبات آنان به پایان نرسیده و هم چنان دغدغه هایشان باقیست و امیدوارم این نمایندگان که بعضا وعده های محیر العقولی که هم داده اند به وعده شان عمل کنند و در راستای فرمایشات رهبری و صلاح مردم و این انقلاب قدم بر دارند و بعضا غروری به آنان دست ندهد و خدای ناکرده اگر دست داد،  بدانند که قدرتمند تر از هر چیز حتی بمت اتم، خدای یکتایی است که توفیق خدمتگزاری به آنان داده است و توصیه اکید مردم به نمایندگان استان مازندران این است که وحدت بین خودشان را بیش از پیش تقویت کنند تا در سایه همدلی و وحدت رویه به مازندران آباد بیندیشند.انشالله...

این تجربه حضورم  بر سر صندوق رای به عنوان ناظر شورای نگهبان برای بنده بسیارعالی بود و به طور قطع و یقین می توانم بگویم همگان تلاششان این است که انتخابات سالمی در کشور برگزار شود.

پی نوشت: از همین جا راهیابی آقایان محمد دامادی و سید رمضان شجاعی به بهارستان و تصدی کرسی های سبز آن،  به این حضرات تبریک می گویم و امید موفقیت روز افزون برای این بزرگواران را دارم.

پی نوشت تحلیلی: چند سال پیش روزنامه بشیر در یک تحلیل انتخاباتیش به نکته جالبی اشاره کرده بود.نکته جالب با این مضمون عنوان شده که در ساری هر کسی بعد از پست فرمانداری به کاندیداتوری مجلس می اندیشد و این رویه از مرحوم مهندس سلیم بهرامی شروع شده بود و با موفقیت ایشان در این عرصه مبدل گشت. ولی بعد از ایشان هرکس به این شیوه فکر و عمل کرد، موفق نشد. من در تکمیل این تحلیل باید بگویم که مرحوم مهندس سید مسیح سلیم بهرامی ، جان و مال و فکر و اندیشه خود را در راه مردم وقف نمود بطوریکه در قسمتی از وصیت نامه ایشان آمده است که در هیچ یک از بانکهای داخلی و خارجی حسابی ندارم و به تعدادی هم بدهکار هستم. حال به نظر شما چند نفر به مانند سلیم بهرامی در این کشور زندگی می کنند؟

امیدوارم نمایندگان استانی از این گونه شخصیت ها درس بگیرند...انشاالله...

۶دیدگاه ۱۳ اسفند ۹۰ ، ۱۳:۲۸
سلیم النفس

چند روز دیگر به دور نهم انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی مانده است. مجلسی که به گفته حضرت امام خمینی (ره) در راس امور قرار دارد و به طبع یکی از نقاط تاثیر گذار در نظام جمهوری اسلامی می باشد که بیش از پیش انتخاب درست و مناسب رابرای ما دشوار می کند. اما بنده با توجه به تحقیقاتی که در این مسیر انجام داده ام به این نتیجه رسیدم که به هر فردی که حداقل شرایط زیر را دارا نباشد رای ندهم.شرایطی که آنرا از مکتب حضرت علی (ع) بهره برده ام که نمونه بارز این مسائل را می توان از عهدنامه ایشان به مالک اشتر اشاره کرد. عهدنامه ای که بی تردید از مهمترین اسناد سیاسی حقوق اسلامی و خصوصا شعبه شیعی آن است. از همین رو در ادامه نکات خاصی از این عهدنامه که به نظرم می تواند به عنوان معیاری برای انتخاب یک نماینده بهره برد، برای شما بیان خواهم کرد.

شرط اول: به سوابق اجرایی و تجربیات حاصله از آن توجه می کنم بطوریکه حضرت علی (ع) به مالک اشتر می فرمایند: « کارگزاران خود را از اهل تجربه و حیا برگزین» و در جایی دیگر می فرمایند: « دبیرانت را به کارهایی که برای حکام پیش از تو بر عهده داشته‌اند، بیازمای و از آن‌میان، بهترین آنها را که در میان مردم اثری نیکوتر نهاده‌اند و به امانت چهره‌ای‌شناخته‌اند، اختیار کن.که اگر چنین کنی این کار دلیل نیکخواهی تو برای خداوند است و هم به آن کس که کار خود را بر عهده تو نهاده.»

شرط دوم: به اصالت خانوادگی او توجه می کنم تا آنجاییکه حضرت علی (ع) به مالک اشتر این موضوع را گوشزد می کند: «کارگزاران خود را از خانواده های پاکدامن و از کسانی که سبقت در اسلام دارند برگزین که از نظر اخلاق بزرگوارترین و از نظر آبرو محفوظ تر و طمع شان کمتر و عاقبت نگری شان فزونتر است.»

شرط سوم: به سابقه در امور دینی و اخلاقی این فرد می نگرم و بطوریکه حضرت در عهدنامه خود با مالک اشتر می فرمایند: « فردی را انتخاب کن که به نظرت از دیگران خیرخواه تر و در برابر فرمان پروردگار و رسول خدا و امامت مطیع تر باشد. از میان اشخاص پاکترین و بردبارترین را برگزین. کسی که هنگام خشم صبوری کند و از پذیرفتن عذر خطارکار آرامش یابد. با ضعیفان مهربان و با زورگویان تند و خشن باشد و کسی که درشتی دیگران او را جا نکند و نرمی و ملاطفت او را نگیرد.»

شرط چهارم: به فردی که منصف در امور جاریه خویش باشد رای می دهم چرا که امیر المومنان حضرت علی (ع) به مالک اشتر می فرمایند: « و درباره خواص خویشاوندانت و از افراد رعیت، هر کس را که دوستش می‌داری، انصاف را رعایت‌نمای که اگر نه چنین کنی، ستم کرده‌ای و هر که بر بندگان خدا ستم کند، افزون بر بندگان، خدا نیز خصم او بود. و خدا با هر که خصومت کند، حجتش را نادرست سازد و همواره با او در جنگ باشد تا از این کار باز ایستد و توبه کند. هیچ چیز چون ستمکاری، نعمت‌خدا را دگرگون نکند و خشم خدا را برنینگیزد، زیرا خدا دعای ستمدیدگان را می‌شنود و در کمین ستمکاران است.»

شرط پنجم: این فرد آشنا به مسائل روز و شبهات جاریه باشد، چرا که او در آینده قانون گذار ملت خواهد بود. از همین رو حضرت علی (ع) به مالک اشتر چنین می فرمایند:« قاضی تو باید، از هر کس دیگر موارد شبهه را بهتر بشناسد و بیش از همه به‌دلیل متکی باشد و از مراجعه صاحبان دعوا کمتر از دیگران ملول شود و درکشف حقیقت، شکیباتر از همه باشد و چون حکم آشکار شد، قاطع رای دهد.»

شرط ششم: همچنین این فرد باید وفادار به عهد باشد برای تشخیص این خصیصه باید به سوابق گذشته او رجوع کرد (در شرط اول به صورت کلی بیان شده است). حضرت علی (ع) سفارشی با همین عنوان به مالک اشتر می کنند :« در برابر پیمانی که بسته‌ای و امانی که داده‌ای خود را سپر ساز، زیرا هیچ یک ازواجبات خداوندی که مردم با وجود اختلاف در آرا و عقاید، در آن هم داستان وهم رای هستند، بزرگتر از وفای به عهد و پیمان نیست.حتی مشرکان هم وفای به‌عهد را در میان خود لازم می‌شمردند، زیرا عواقب ناگوار غدر و پیمان شکنی رادریافته بودند.پس در آنچه بر عهده گرفته‌ای، خیانت مکن و پیمانت را مشکن وخصمت را به پیمان مفریب.زیرا تنها نادانان شقی در برابر خدای تعالی، دلیری کنند.»

شرط هفتم : نماینده ای باید راهی مجلس شود که وقت شناس و آگاه به زمان باشد.در نگاه حضرت علی (ع) آمده است: « از شتاب کردن در کارها پیش از رسیدن زمان آنها بپرهیز و نیز از سستی در انجام‌دادن کاری که زمان آن فرا رسیده است و از لجاج و اصرار در کاری که سررشته‌اش ‌ناپیدا بود و از سستی کردن در کارها، هنگامی که راه رسیدن به هدف باز و روشن‌است، حذر نمای. پس هر چیز را به جای خود بنه و هر کار را به هنگامش به انجام‌رسان.»

امیدوارم با توجه به شرایط بیان شده انتخابی مناسب انجام داده و نماینده ای اصلح راهی مجلس شورای اسلامی نمایید. انشاالله

پی نوشت: یادم می آید چند سال پیش مجلس مصوب کرده بود که 16 ساله ها هم می توانند رای بدهند. ما هم که 16 سال داشتیم خیلی خوشحال بودیم از اینکه به عنوان رای اولی به حساب می آمدیم.رای هم دادیم.اما جالب آنکه دو سال بعد مجلس دوباره تصویب کرد که 18 سالگی به عنوان معیار سن رای گیری هست. یک روز خبرنگار شبکه استانی صدا و سیما به مدرسه ما آمد و از من سوال کرد که شما از اینکه رای اولی هستید چه حسی دارید؟!! من ماندم چه جوابی به او بدهم چرا که دو سال پیش رای اولی به حساب می آمدم نه امسال! خلاصه اینکه سرتون درد نیارم هم سن و سال های ما دوبار رای اولی شدند !!!

۳دیدگاه ۰۳ اسفند ۹۰ ، ۱۱:۴۸
سلیم النفس

پیشنـهاد سـلیم النفس!

پدر...

مسیح عشق و جوانمردی

نوروز با عطر گل یاس

یک جامانده از اربعین

ما آمده ایم!

فدای چشمان گریان مادر شهید گمنام

سید مسیح در اوج به اوج آسمان ها رفت

سفر به انتهای صفر

نلسون ماندلا | Nelson Mandela

بلندترین شب تاریخ

امنیت ما در نگاه اقتصادی آقای رئیس جمهور

باران سلامت می کند

محرم در تکرار معنا پیدا می کند

میم مثل مادر، میم مثل مرضیه زهرا (س)

آقای اوباما! به فال حافظ عمل بنما!

جاده جنگ

نوروز نامه

نماینده ای که چپ و راست او را سلیم النفس می دانستند!

مرد روزهای خاکستری! تو را دوست داریم!

نینوا با نام حسین (ع) کرب بلا گشت

راستش را بگو

آیا من در میدان مبارزه، همان مهره سرباز در صفحه ی شطرنجم؟

شاه بی شین

آنقدر در خورشید زل بزنید تا چشمانتان بسوزد!

اقتصاد مقاومتی حتی در دوران مشروطیت

نماینده ساری: خیابان های ساری مال زمان ارابه وگاری بود!

به نام جوانگرایی ، به کام بازنشستگان

خرداد، آغازگر تفکر سلیم بهرامیست!

تفاخر فرهنگی یا اجبار فرهنگی ، مسئله اینست؟

حقانیت اسلام

بیایید یک هفته، بطور آزمایشی به این حدیث عمل کنیم!

به خدا مادرم، حضرت زهرا(س) را از این خطبه شناختم!

در سال « تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» ، به چه مواردی توجه کنیم؟

من شخصا اعلام می کنم به این فرد در انتخابات رای نمی دهم !

چرا سلمان رشدی باید بمیرد؟

مسیحای عشق و جوانمردی

ای دو سه تا کوچه زما دورتر ، ای شهیدان زنده ، سلام

سید مسیح تو را نماد چه بخوانم؟

سید مسیح

مهندس سید مسیح سلیم بهرامی

سلیم بهرام برفی

تمام مطالب نوشته شده در سلیم النفس، مختص به این سایت بوده و هرگونه باز انتشار آنها فقط با کسب اجازه و ذکر منبع و درج لینک بلا مانع است.
Copyright 2007-2013,Website and Publishing Rights Reserved By Salimonafs.IR ©