سالها می گذرد و درد فراق تو بر چهره ی بی روح ما نمایان است و سالها خانه ی دل ما بی نور وجود تو خودنمایی نمی کند...
سالها و سالها گذشت، قریب به هفت سال از دوری تو می گذرد. اما یاد و خاطره ی زیبا و دلنشین توست که گرمابخش محافل ما می گردد و چه زیبا امروز به سخن آن یکه تاز ادب فارسی ، سعدی شیرازی پی می برم :
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز / مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
سید مسیح از زیبایی رفتار تو و از روش و منش و ادب و کردار تو ، بزرگان ما نقل ها بسیار کرده اند
اما سید مسیح تو را در میان عناوین و القاب نماد چه بخوانم ؟!؟
امروز به میان ورق پاره ها و روز نگارها و روزنامه ها و بیانیه های آن سال وداع با تو یعنی سال هشتاد و دو می روم و تو را در میان سخن ها و گفتارها و نقل های نزدیکترین و دورترین افراد به تو ، جستجو می کنم.
در این میان بیانیه ای در میان برگ نوشته ها نظرم را به خود جلب می کند.
آری ، این بیانه متعلق به رقیب رفیقت ،آقای حسین روزبهی ،همان کسی که تو در بدو پیروزی در انتخابات دوره ششم مجلس شورای اسلامی به دیدار او رفتی و دست برادری به او دادی و ندای همکاری و همراهی بدون در نظر گرفتن خط و جناح بندی ها سر دادی ، و چه زیبا تو را به تصویر می کشد:
" مردم شریف شهرستان ساری: مرحوم مهندس سلیم بهرامی خدمتگزاری امین ، صادق ، پر تلاش و در برابر سختیهای کار صبور و در ارائه خدمت به مردم وقتگذار و دارای روحیه و رویه ای مردمی بوده است. او هیچ گاه و هیج جا در برابر مشکلات سر خم نکرد و خستگی به رخ نکشید و با قامتی استوار و آرام و تدبیری عمیق نسبت به حل مشکلات اجتماعی و انفرادی مردم دامن همت برای خدمت بست تا جائیکه بر سر آن جان باخت و شهید راه خدمت شد.
خدایا : تو خود شاهدی و من میدیم که در اوج رقابت ، رفاقت داشت و در اوج سختیهای کار ، تحمل و متانت داشت و در اوج تلاش ، تدبیر و آینده بینی داشت و در اوج خستگی کار ، خستگی ناپذیری داشت و در اوج کار اجتماعی همراهی و همکاری داشت و در اوج نام آوری از جانب کار، به دنبال بی نامی بود و در کارها اگر خود انجام می داد آنرا به نام همگان تمام می کرد" ( بخشی از بیانیه آقای حسین روزبهی در تاریخ:23/11/82 )
باز می گردم تا شاید تو را بهتر بیابم و راه تو را بهتر بشناسم ...
در این میان چشمانم به ستونی از روزنامه جام جم که نگارنده آن همان دوست قدیمی ات که امروز در کنار ما نیست می افتد. آری ، حاج علی کردان هم تو را برایم این چنین معرفی می کند:
"در اخلاق آینه تمام نمای حکمت علوی و خلق رسول الله (ص) بود. صداقت،پاکی و امانت او چنان بود که سید امینش خواندند.سیدامین،سلیم النفس و کریم الطبع بود. در مصادر اجرایی بویژه در دوران مسئولیت فرمانداری ساری در مواجهه با مشکلات و مسائل سیاسی و اجتماعی صبور ،حلیم ،شکیبا و باسعه صدر بسیار ،پیگیر نیازهای جامعه و رفع گرفتاریها بود .سید امین ما مصداق بارز عمل به کلام شریف کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم بود،جمعی نبود که وی در آن حضور یابد و متفق القول او را امین و سلیم و معتمد ندانند، رسیدگی به محرومان و بی پناهان را خلق رسول خدا (ص) می دانست نه در حرف که در عمل ، بی ادعا عنایت و محبت به این قشر عزیز سرلوحه کارش بود...
انفاق او چون اجداد با کرامتش چنان بود که گاه تمام حقوق نمایندگی مجلس را در اختیار محرومان قرار می داد و زن و فرزند خویش را از تمتع اسباب معشیت دنیا محروم می ساخت.گویی ایشان را از دنیا محروم نمی کرد بلکه دنیا را از ایشان محروم می ساخت."(آقای علی کردان-روزنامه جام جم-3/12/82)
سید مسیح راه تو همان راه مکتب حق است و نام تو با نام اولیای حق گره خورده است و هنوز هم صدای شر شر باران که در فراق هجران تو می بارد به گوشم می رسد و هنوز هم شالی های شمال برایت دست تکان می دهند...
سید مسیح تو را در میان عناوین و القاب نتوان محدود کرد اما به طور قطع و یقین در آخر می گویم:
درود خدا بر تو ای نماد عشق به خدا و شهید در راه خدمت...
در عین حالیکه این روزها، ایام سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی می باشد به سالروز وفات مردی از جنس انقلاب هم نزدیک می شویم . این دلنوشته در هجران عموی عزیزم نگاشته شده تا انشاء الله راه او که همان راه امام و انقلاب است ادامه یابد.
برای شادی روحش صلوات
مطالب مرتبط :